به شرط آفتاب  ( ص10 ) شماره‌ی 7162

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام موسی کاظم (عليه السلام) > شهادت امام کاظم (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > پيشگويی‌ها نسبت به شهادت امام رضا (ع) (عليه السلام) > پيشگويی شهادت امام رضا توسط امام کاظم (عليه السلام)

خلاصه

-   ام احمد امانتی پدرم را به من بده رنگ از صورت ام احمد پرید صدای شیونش بلند شد: «مونس دردمندان از دنیا رفت.» به سر و صورتش میزد. دستهایش را گرفتند آرامش کردند...

متن

-        ام احمد امانتی پدرم را به من بده

رنگ از صورت ام احمد پرید صدای شیونش بلند شد: «مونس دردمندان از دنیا رفت.

به سر و صورتش میزد. دستهایش را گرفتند آرامش کردند

-        انا لله وانا اليه راجعون ام احمد این راز را در سینه ات پنهان کن . کسی نباید بفهمد تا خبر به والی مدینه برسد.

امام بغضش را پنهان میکرد ام احمد امانتی ها را گذاشت جلوی امام

-        یا ابا الحسن، وقتی پدرتان وداع کردند به من گفتند که با کسی از این ودیعه ها حرفی نزن تا وقتی از دنیا بروم پسرم که آن وقت امام توست می آید و اینها را از تو می طلبد. پدرتان کی از دنیا رفت؟

-        دیروز من به اذن خدا به بغداد رفتم پدرم را غسل داده کفن کردم بر او نماز خواندم و دفنش کردم با چند نفر از شیعیانمان عزاداری کردیم و من بازگشتم

تا چند روز دیگر خبر به مدینه می رسد. (بحار ألانــــوار ط بیــــروت، ج48 ص246، ح53)

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی