مسیحهای طوس  ( صص 58 ) شماره‌ی 7138

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > کرامات و معجزات امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

«عبد الله» فرزند محمد هاشمی گفته است روزی بر من مأمون وارد شدم حرف از امام رضا علیه السلام پیش آمد، مأمون گفت: من از او سخنی را نقل میکنم که تعجب کنید سپس او ادامه داد:...

متن

 

20. از زبان دشمن

«عبد الله» فرزند محمد هاشمی گفته است روزی بر من مأمون وارد شدم حرف از امام رضا علیه السلام پیش آمد، مأمون گفت: من از او سخنی را نقل میکنم که تعجب کنید سپس او ادامه داد:

روزی به او گفتم تو وارث علم پدرانت هستی و من نیازی به تو دارم

فرمود: بگو

گفتم من یکی از همسرانم به نام «زاهریه» را از همه بیشتر دوست دارم؛ اما او هر وقت حامله میشود سقط می کند؛ اکنون نیز حامله است، پس تو مرا به چیزی راهنمایی کن

فرمود: این دفعه خاطرت آسوده باشد؛ او دیگر سقط نمیکند و فرزندت سالم می ماند و پسری برای تو می زاید که به مادرش شبیه خواهد بود و او انگشتی زاید در دست راست و پای چپش خواهد داشت.

به خدا سوگند همان گونه شد که او بیان نموده بود.(1) 1- عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 223، ح 44 . )

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی