این فرزند جانشین من است
علی بن عبد الله هاشمی گفته است:
به اتفاق شصت نفر از دوستان و شیعیان در کنار قبر رسول خدا ایستاده بودیم حضرت امام کاظم وارد شدند دست فرزندشان علی در دستشان بود و فرمودند: «میدانید من کیستم؟»
گفتیم: «شما آقا و سرور ما هستید!
فرمودند: «نام و نسب مرا بگویید.»
گفتیم: «موسی پسر جعفر، پسر محمد »
فرمودند: «این که با من است، کیست؟»
گفتیم: «ایشان علی، پسر شماست!»
فرمودند: «گواهی بدهید که این فرزند من در حال حيات من، وكيل من و بعد از اینکه از دنیا رفتم وصی و جانشین من خواهد بود .»(1) محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عيون اخبار الرضا - ج ۱، ص ۱۵۰ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۵ )
چرا دیر کردی ؟
حيدر بن ایوب گفته است.
جلسه ای داشتیم که در محله قبا تشکیل می شد. یکی از اعضای جلسه محمد بن زید بن علی بود. یک روز محمد دیرتر به جلسه رسید. پرسیدیم چرا دیر کردی؟» گفت: و امام کاظم امروز هفده نفر از فرزندان علی فاطمه را دعوت کرده بود و در جمع آنها فرزندش علی را به عنوان وکیل در زندگی و جانشین پس از خود معرفی کرد.» (1) ا محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج۱، ص ۵۳ )