قضای ماه رمضان
امام رضا علیه السلام فرمود:
اگر سؤال شود چرا هرگاه کسی در ماه رمضان مریض یا مسافر بود و تا رمضان دیگر طول کشید و مریض صحت و سلامتی خود را باز نیافت یا مسافر سفرش به پایان نرسید و ماه رمضان سال دیگر رسید، باید فدیه بدهد برای رمضان گذشته و قضایش ساقط میشود ولی اگر در بین سال شفا یافت یا مسافرتش تمام شد و روزه را قضا نکرد باید هم روزه را قضا کند و هم فدیه دهد؟، گفته میشود در ماه رمضان آن سال روزه بر او واجب شده بود ولی چون مریض یا مسافر بود زمانش به بعد موکول گردید. و چون در تمام این سال شرایط روزه که صحت و حضور در وطن است در او موجود نشده اساسا روزه از او ساقط میشود و به جای آن بر او فدیه واجب می گردد. زیرا حق تعالى مرض را بر او غلبه داده و افاقه ای از مرض نیافته است و خدا راهی از برای ادای تکلیف برای او قرار نداده چون مریض قدرت روزه گرفتن را ندارد و مسافر هم نباید روزه بگیرد پس از این جهت روزه از او ساقط است و همچنین است حکم در هر چیز را که خداوند بر او مسلط کند مانند بیهوشی که بفرض یک شبانه روز در حال بیهوشی به سر برد که در آن حال نماز بر او واجب نگشته و لذا قضا هم ندارد چنانکه امام صادق علیه السلام فرموده: "هر چیز را که خداوند بر بنده اش مستولی گرداند او را معذور داشته است. چون وی در هنگام داخل شدن ماه مبارک رمضان معذور بوده و تا آخر سال عذرش بی وقفه باقی مانده پس بر او فديه واجب شده نه روزه و او به منزله کسی است که برای همیشه استطاعت روزه را نداشته باشد که بر او دادن فدیه مقرر گشته است چنانکه خداوند عزّ وجل فرموده است: فَصِيام شهرین مُتَتَابِعَينِ... فَمَن لَم يَسْتَطِع فَإِطعام ستين مسكيناً (مجادله ٫ 4)، و نیز در آیه دیگر فرموده است: "فَفِدْيَةٌ مِن صِيَامٍ أَو صَدَقَةٍ أَو نُسُكِ (۲ بقره ٫ ۱۹۶). پس در این آیه صدقه را به جای روزه نهاده است در صورتی که حاجی در مضیقه جانی باشد.»
امام علیه السلام راجع به مریضی که مرض او از رمضان تا رمضان سال بعد ادامه داشته باشد و خوب نشده است متذکر شده و گفته که او قضا ندارد و فدیه بر او واجب است و سبب این است که او به علت مرضش تکلیفی برای قضا ندارد و اما کسی که در اثنای سال خوب شد و روزه ای که بر او بود نگرفت قضا بر او واجب است و این برای تمکن اوست همانگونه که فدیه بر او واجب است. و امام به دنبال آن فرمود:
چنانچه بپرسد: اگر فرد مریض یا مسافر در آن وقت مکلف نبوده چون قدرت نداشته اکنون که دارای قدرت شده یعنی در سال بعد، گفته می شود: چون عذرش باقی بود تا ماه رمضان دیگر رسید حکمش تبدیل به دادن فدیه می شود برای روزه قضا شده زیرا او به منزله شخصی می شود که به واسطه عملی، روزه کفاره بر او واجب شده است و طاقت گرفتن روزه را ندارد پس از او روزه ساقط میشود و به جای آن فدیه لازم میگردد. و اگر برای او تا ماه رمضان دیگر افاقه و بهبودی حاصل شد و روزه را نگرفت باید برای اینکه وقت را ضایع کرده و از آن برای انجام وظیفه استفاده نکرده فدیه دهد و قضای روزه ای را که دارد و بر ذمه اش تعلق گرفته به جای آورد چون می توانسته است آن را انجام دهد.»
روزه به جای آزاد کردن بنده
امام رضا علیه السلام فرمود:
و اگر بپرسد: چرا در کفاره برای کسی که قدرت مالی ندارد که بنده آزاد کند روزه معین کرده است نه حج و نه نماز و نه غیر این دو از عبادات را؟ گفته میشود برای اینکه نماز و حج و سایر عبادات واجبه مانع از کار و کوشش زندگی است و انسان را از امور ضروری معیشت باز می دارد و همان علنها که در قضای روزه حایض ذکر شد همه در اینجا هست که روزه اش قضا دارد نه نمازش.»
و به این علت شارع روزه را به جای آزاد کردن بنده قرار داد و نماز و حج و غیر آنها را عوض از آن قرار نداد وگرنه اعمال تعطیل می شد و انسان نمی توانست زندگیش را تأمین کند.
دو ماه روزه پی در پی
امام رضا علیه السلام فرمود:
و اگر بپرسد: "چرا روزه دو ماه پی درپی در کفاره (قتل و...) واجب شد، نه یک ماه و نه سه ماه؟ جواب آن است که خداوند در سال روزه یک ماه را واجب کرده و آن را برای سختگیری بر او و تأکید دوچندان نمود.»
در گرفتن روزه دو ماه پی در پی
امام رضا علیه السلام فرمود:
«اگر بپرسد که چرا آن پی در پی مقرر شده است گفته خواهد شد که این برای آن است که آن را کوچک و بی اهمیت و آسان نشمارند چون اگر آن را متفرقاً انجام دهند چندان سخت نمی نماید.»
دو ماه روزه گرفتن پی در پی عقوبت کسی است که عمداً افطار کرده و هتک حرمت حریم خدای متعال را نموده است و خدای متعال با این کار بر او سخت گرفته است.