اسماء و القاب حضرت رضا علیه السلام :
عبدالعظیم حسنی از سلیمان مروزی روایت میکند هفتمین امام موسی بن جعفر عليهما السلام فرزندش علی را رضا می خواند و می فرمودند:
فرزندم را رضا بخوانید و من او را رضا میخوانم و مرا پدر رضا بنامید و گاهی آن حضرت را به کنیه و یا ابا الحسن میخواندند.( كنية ابوالحسن بر پنج تن از ائمه اثنا عشر گفته شده علی بن ابی طالب، علی بن الحسين موسى بن جعفر، علی بن موسى الرضا، على بن محمد، استعمال این کلمه درباره امام چهارم و هفتم کمتر و نسبت به امام اول و هشتم بیشتر است گاهی از امام هفتم به ابوالحسن الماضي و ابوالحسن الاول تعبیر می شود و از امام هشتم به ابوالحسن الثانی و از امام دهم به ابوالحسن الثالث تعبیر شده است.)
جواد الائمه عليه السلام فرمود پدر بزرگوارم را خدای متعال رضا نامید چون او پسندیده خدا بود در آسمانها و پسندیده آمد و دوست و دشمن او را پسندیده و از او خشنود بودند. آری تنها پیشوائی که در دو جبهه موافق و مخالف پسندیده آمده حضرت رضا علیه السلام بود .(لفظ رضا از نظر حساب ابجد و جمل مطابق است با هزار و یک و این عدد نیز مطابق است با تمام نامهای خداوند متعال چنانکه در دعای جوشن کبیر معروف و مشهور است.)
این فرزند موسی بن جعفر علیهما السلام و این شخصیت ممتاز و انسان کامل و بشر ملکوتی این پاک نژاد از هر پلیدی و رجس و این پیشوای هشتم شیعیان جهان و منبع فیض و معدن جود و سخا، این بزرگوار امامی که به وجود او ایران و انقلاب ایران مفتخر بر تمام جهان و مشهدش مطاف و ملجاء همه مستمندان و بی پناهان و روا کننده ،حاجت، حاجتمندان و شفا دهنده دردهای بی درمان دردمندان لقب مشهور آن بزرگوار طبق آنچه آوردیم رضا و کنیه اش ابوالحسن و نام مبارکش علی است، اما القاب دیگری در کتب معتبره برای آن حضرت آمده مانند:
صابر، فاضل رضى، وفى قرة عين المؤمنين سلطان السلاطين، شمس الشموس، غريب الغرباء، غوث اللهفان، امام الرؤف، عالم آل محمد، ضامن آهو، قبله هفتم امام هشتم سراج الله نور الهدى، مكيدة الملحدين، كفو الملك، كافى الخلق، ربّ السرير، ربّ التدبير، صديق و غیر این القاب شریفه
صابر و فاضل :
حلم و صبرش و دانشش صفحات تابناک تاریخ اسلام را روشن نموده و گوئی بردباری شعار او فضل و فضیلت آثار آن حضرت بوده است.
رضا و رضی :
نصر بزنطی می گوید به فرزند هشتمین امام، جواد الائمه علیه السلام عرض کردم گروهی از مردم میگویند مأمون نام پدر بزرگوار شما را رضا نامید، گاهی که او را ولیعهد خود نمود امام علیه السلام سوگند یاد نمود دروغ میگویند این لقب از جانب پروردگار متعال است زیرا در آسمان خداوند و در زمین پیامبرش و اوصیاء او از او راضی و خوشنود بودند، نصر می گوید عرض کردم مگر از پدران گذشته شما راضی نبودند که آن حضرت اختصاص بدین لقب یافت؟ امام علیه السلام فرمود: آری خداوند و پیامبرش از آنها راضی و خوشنود بود ولی چون از پدرم حتی مخالفین و دشمنان خوشنود شدند و این امر برای هیچیک از پدران بزرگوارش روی نداد، لذا لقب رضا بدان حضرت اختصاص یافت.
وفي وقرة اعين المؤمنين :
وفای به عهد و پیمان که از صفات برجسته مؤمنین است به معنی واقعی کلمه در آن حضرت آشکار و روشنی چشم مؤمنین بود، و این یکی از هزار اوصاف حمیده و فضائل پسندیده اش بود مفضل بن عمر نقل میکند به حضور مقدس امام موسی علیه السلام وارد شدم، دیدم فرزندش علی علیه السلام را گرفته و او را میبوسد و زبانش را می مکد و او را بر دوش می گذارد و به خودش میچسباند و میگوید پدر و مادرم فدای تو باد، چه بوی خوشی داری و چه خلقت پاک و فضل تابناک برای تو هست، عرض کردم فدایت شوم نسبت به این فرزند تو محبتی در قلب من پیدا شد که به غیر از شما آن محبت پیدا نمیشود؟ فرمود ای مفضل این پسر از من بمانند من از پدرم میباشد ذرية بعضها من بعض والله سمیع علیم» گفتم: آیا امر امامت پس از شما با اوست؟ فرمود ،بلی هر کس اطاعت او کند، هدایت خواهد یافت و کسی که نافرمانیش کند، گمراه خواهد شد.
شمس الشموس :
از پیشوایان دین به ستاره و ماه و خورشید تعبیر آورده می شود، در دعای معروف ندبه این تعبیرات و تشبیهات به خوبی دیده میشود
اين الشموس الطالعة؟ اين الاقمار المنيرة؟ اين الانجم الزاهرة؟ کجایند خورشیدهای تابنده و ماههای نور بخشنده و ستارگان درخشنده؟، در این میان هشتمین پیشوا حضرت رضا علیه السلام خورشید میان خورشیدها قرار گرفته و جلوه و درخشندگی خاصی به خود گرفته است در عصر طلائی و روشنگرائی حضرت رضا علیه السلام تمام ابرهای سیاه و متراکم کنار رفته و این خورشید به تمام معنی درخشیدن گرفته و در پرتو جمالش همه را حیران نموده است. آری اکنون در برابر ما شخصیتی جلوه گر و خورشیدی نمایشگر و تابنده ماهی نمودار است که در آدمیان هیچ شبیه و نظیری ندارد. زمین به خاک درت از ره پریشانی نهد به هر صباح و مساء آفتاب پیشانی
غريب الغرباء و ضامن غریبان :
شاید همینکه امام هشتم از جد و پدران و وطن خویش در حیات و ممات دور افتاده سبب این لقب شده است چه اینکه فرزندان و پدران بزرگوارش یا در مدینه و یا در نزدیک مدینه و نیز گرد همند، اما این خورشید فروزان همیشه به تنهایی نور میبخشد و آسمان و زمین ایران مفتخر به وجود یک امام آن هم حضرت رضا عليه الصلوة والسلام می باشد. مناسبت دارد که چنین غریب توانائی از نوازش غریبان غفلت نکند و پناهندگان به حضرتش را از انعام و فضل بی حسابش بهره مند سازد.
غوث اللهفان (فریادرس بیچارگان)
امام و پیشوائی که فریادرس بی پناهان و دادرس بیچارگان است و در لسان و بیان پدران بزرگوارش غوث خوانده شده است. امام صادق علیه السلام فرمود : «يخرج الله تعالى منه غوث هذه الامة و علمها و نورها و فهمها و حکمها خداوند بیرون می آورد از فرزندم ،موسی دادرس و فریادرس این امت را و دانش و نور و فهم و حکم ایشان را و بهترین فرزندیست که حفظ میکند خداوند به واسطه او خونها را و اصلاح می نماید جنگها را و التیام می بخشد شکستگیها را به او میپوشد برهنه ها را و سیر میکند گرسنه ها را و ایمن میسازد ترسناکان را به واسطه او نازل میکند باران رحمتش را، آری فرمانبری کنند از او بندگان و بزرگی و آقائی یابند به او قبیله ها و افرادی از مردم. السلام على غوث اللهفان و من صارت به ارض خراسان خراسان
امام الرؤف :
پیشوای مهربان است در زیارت جوادیه وارد است : «السلام علی الامام الرؤف الذي هيج احزان يوم الطفوف سلام بر آن امام مهربان آنچنان امامی که برانگیخت سوک و اندوه جدش حسین علیه السلام را چنانکه به ریان بن شبیب فرمود: روز جدم حسین علیه السلام چشمهای ما خانواده را مجروح کرد اشکهای چشم ما را جاری نمود و عزیز ما را در كربلا ذلیل و خوار ساخت و اندوه را به ارث به ما داد تا روز رستاخیز :
شمس ضحی بدرِ دُجی شاه طوس غوث أمم حضرت شمس الشموس
رأفت حق آمده بر ممکنات كعبة حاجات و کلید نجات
ای به خلائق تو امام رؤوف کرده سگی بر سرکویت وقوف
از نظر رأفت و الطاف خويش دور مگردان و مرانم از پیش
عالم آل محمد صلى الله علیه و آله :
تمام ائمه شیعه وارث علم پیامبر اسلام و دارای علوم اولین و آخرینند ولی اینکه در آن میان عالم آل محمد صلى الله عليه وآله حضرت رضا علیه السلام است شاید از این نظر بوده که امام علیه السلام اشاعه علم نمود و فرصتی برای آن بزرگوار پیش آمد که توانست حقایقی را برملا سازد و حجتهای اهل باطل را در هم شکند و برج و باروی دانشمندان گمراه را در هم کوبد، بدین سبب گفته میشود والحجج الرضویه آن امام همام بزرگترین خدمت علمی را به بشریت کرد و در شرایط مناسب و محیط موافق و لیاقت و استعداد حاضر کلیات و جزئیات علوم دین و مسائل جهانی را برای مردم جهان تشریح و تحلیل فرمود و آیات و اخبار و احادیثی که از مکتب علوی تا موسوی تفسیر و تدریس نشده بود در همه ابعاد اجتماعی سیاسی اقتصادی فرهنگی تأیید و تقویت کرده اساس وحدت اسلامی را روی وحدت علمی و اصول بینش دینی پایه گذاری نمود و همین قدرت و نفوذ علمی و کلمه ای و سلطنت بر قلوب مردم موجب سعایت و ترفند بازی بداندیشان بالاخره چنانکه بازگو می شود سبب شهادت آن بزرگوار بدست خلیفه عباسی مأمون گردید. ابو ذکوان که از روات معروف است میگوید : ابراهیم بن عباس گفته است که ندیدم حضرت رضا علیه السلام را که کسی از او چیزی پرسیده باشد و آن حضرت در جوابش عاجز بماند و من هیچکس را داناتر از او به احوال گذشته و آینده ندیدم حتی مأمون که غالباً آن حضرت را به پرسش می آزمود فوراً جواب میفرمود عجیبتر آنکه حضرت رضا علیه السلام با هر کس به زبان خود او تکلم می نمود و چون در این باره از او پرسش می شد، می فرمودند امام باید به همه زبانها آشنا باشد گاهی هم به فرمایش جد بزرگوارش تمسک نموده و میفرمود مگر او نفرموده است : «و اوتینا فصل الخطاب این همان دانستن زبانها است.
قبله هفتم و امام هشتم :
چون توجه شیعه و دوازده امامیان اولاً به کعبه معظمه برای ادای فریضه و بعد به شش مکان دیگر برای استجابت دعا و استشفاء می باشد: مدینه طیبه نجف اشرف، کربلای معلی کاظمین سامرا و در مرتبه هفتم مشهد مقدس که آن شش در قبله قرار گرفته و یا به منزله قبله اند قبله هفتم امام هشتم می شود.