عبادت و اخلاق شریفه حضرت رضا
مرحوم صدوق در کتاب عیون با سند خود از علی بن میثم و او از پدر خود میثم نقل نموده که گوید مادرم گفت شنیدم از نجمه خاتون، مادر حضرت رضا که فرمود چون به فرزند خود علی بن موسی الرضاء باردار شدم سنگینی حمل او را احساس نمیکردم و چون به خواب می رفتم صدای تسبیح و تهلیل و تمجید الهی را از او میشنیدم پس میترسیدم و از خواب که بیدار میشدم چیزی نمی شنیدم و چون او بدنیا آمد دو دست خود را روی زمین گذارد و سر مبارک به طرف آسمان نمود و لبهای خود را مثل کسی که سخن میگوید حرکت می داد. پس موسی بن جعفر له وارد شد و فرمود ای نجمه گوارا باد بر تو کرامت الهی پس من او را در پارچه سفیدی پیچیدم و به دست او دادم و موسی بن جعفر در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و با آب شیرین کام او را برداشت و سپس او را به من داد و فرمود: او را بگیر همانا او بقیة الله و یادگار خداوند در روی زمین است.
- علامه مجلسی در بحار از عیون از ابی ذکوان نقل نموده که گوید: از ابراهیم بن عباس شنیدم که میگفت هرگز ندیدم از حضرت رضا نسبت به چیزی سؤال شود و او پاسخ آن را نداند و کسی را ندیدم که مانند او از علوم گذشته و علوم زمان خود آگاه باشد. سپس گوید مأمون همیشه با سؤالات مختلف او را آزمایش مینمود و آن حضرت سؤالات او را پاسخ میداد و سخنها و پاسخ ها و مثالهای او همه از قرآن انتزاع میشد و آن حضرت در هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم می نمود و می فرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز نیز میتوانم آن را ختم کنم لكن من هیچ أذنه الأيمن و اقام في الأيسر و دعا بماء الفرات فحنكه به، ثم رده الى فقال: خذيه، فانه بقية الله تعالى في أرضه. (العيون ج ۲۰٫۱) ). آیه ای را قرائت نمیکنم جز این که در آن تدبر مینمایم که درباره چه چیز نازل شده و در چه وقت نازل شده و به همین علت قرائت و ختم قرآن من سه روز طول می کشد. در همان کتاب از عیون از ابراهیم بن عباس نقل شده که گوید من ندیدم هرگز حضرت رضا سخن کسی را قطع کند و یا حقیقتی را انکار نماید و ندیدم حاجت کسی را در صورت امکان رد کند و ندیدم هرگز مقابل کسی پای خود را دراز کند و یا بر جایی تکیه بدهد و یا به یکی از غلامان خود دشنام دهد و یا مقابل کسی آب دهان خود را بیرون اندازد و یا خنده با صدا کند بلکه خنده او همیشه تبسم بود. و چون برای او سفره غذا گسترده میشد غلامان و در بانها و کار پردازهای خود را کنار خود مینشاند و عادت آن بزرگوار این بود که کم میخوابید و بیشتر شب را به عبادت مشغول بود بلکه بیشتر شبها را تا به صبح در عبادت بود و زیاد روزه میگرفت و سه روز روزه او در هر ماه هرگز ترک نمیشد او اول و وسط و آخر هر ماهی را روزه بود و میفرمود: پاداش این سه روز پاداش روزه همه ماه است.» و آن حضرت اهل کار خیر و صدقه پنهانی بود و بیشتر در شبهای تاریک صدقه می داد. سپس گوید اگر کسی بگوید که بهتر از او را دیده است او را تصدیق نکنید.