پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی ابن موسی الرضا جلد دو  ( صص 351-347 ) شماره‌ی 6531

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران هارون الرشيد > ويژگی های شخصيتی هارون

خلاصه

او معروف ترین حاکم عباسی است و نامش گسترش دارد. شهرت او زیاد در شرق و غرب معروف بود دنیا به او روی آورده بود، سلطنت وی درخشان بود بغداد عروس شرق پایتخت او بود و قدرت او در بیشتر مناطق جهان ادامه داشت. او بود که به ابرها میگفت تو در قلمرو حکومتی من خواهی بارید. پادشاهان جهان تسلیم او شدند و در پیش قدرت او کوچک شدند. ما حالا درباره بعضی از ممیزات شخصی او ذیلاً سخن می گوییم.

متن

هارون الرشيد

او معروف ترین حاکم عباسی است و نامش گسترش دارد. شهرت او زیاد در شرق و غرب معروف بود دنیا به او روی آورده بود، سلطنت وی درخشان بود بغداد عروس شرق پایتخت او بود و قدرت او در بیشتر مناطق جهان ادامه داشت. او بود که به ابرها میگفت تو در قلمرو حکومتی من خواهی بارید. پادشاهان جهان تسلیم او شدند و در پیش قدرت او کوچک شدند. ما حالا درباره بعضی از ممیزات شخصی او ذیلاً سخن می گوییم.

بی رحمی

اما بی رحمی از جمله عناصر و مميزات او بود امیر شکیب ارسلان می گوید او جبار و سفاک بود درست مانند جباران شرق . (ا حياة الامام الرضاء ص ١١٩.)

 یک نمونه از قساوت او از بین بردن علویان و عذاب سخت آنها و شکنجه دردآوری بود که هیچ وقت با آن روبه رو نبودند مگر در زمان پدربزرگ سفاکش منصور دوانیقی که ما مصیبتهایی را که آنها در زمان منصور با آن مواجه بودند شرح دادیم.

حقد

از عناصر شخصی هارون بدبینی نسبت به اشخاص برجسته و شریفی بود که در بین جامعه نفوذی داشتند و مردم از آنها منتفع می شدند. برای مثال او به مولای مسلمانان موسى بن جعفر علیه السلام بدبین شد و دستور داد او را در زندان تاریکی حبس نمودند و سپس با سم مسمومش کردند و این به دلیل آن بود که امام منزلت بزرگی در نفوس مسلمین داشت همین طور او را لجاجتی بود علیه آنهایی که شهرت داشتند و معروف شده بودند و آنهایی که فضیلتشان در میان مردم شایع شده بود او برامکه را سرنگون کرد و بزرگانشان را کشت و آنها را پست کرد و املاکشان را مصادره نمود و آنها را با ذلت و خواری به دورترین نقاط مملکت فرستاد و این به خاطر شأن و مقامی بود که آنها در بین مردم پیدا کرده بودند و شعرا دائما به خاطر جود و سخا، و بخشش و کرمشان آنها را می ستودند. این امر موجب خشم هارون شد و آنها را بسختی تنبیه کرد. در نتیجه بدبینی هارون جزء مشخصات او و از مهم ترین عناصر او بود.

گرایشهای ناپسند

هارون الرشید برای تقوا و ایمان ارزشی قائل نبود. او پست بود و به شهوات و خوشیهای خود چسبیده بود ذیلاً به نمونه هایی از بعضی گرایشهای

ناپسند او اشاره میشود.

الف. شرب خمر

هارون معتاد به شرب خمر بود چه بسا خود هارون شخصاً عهده دار نوشاندن خمر به ندیمانش میشد. خواهرش برای او مشروب خوب می ساخت و برایش میفرستاد. ما معتاد بودن او را به الکل در کتاب زندگی امام موسى بن جعفر علیه السلام مفصلاً شرح داده ایم.

ب.اشتیاق به آواز

هارون الرشید در میان خوانندگان و مطربان نشو و نما کرد زیرا در آنجا تعداد زیادی نوازنده و خواننده زن وجود داشت برای نمونه در قصرش سیصد زن زیبا به نواختن آلات موسیقی و خواندن آواز مشغول بودند. (1. التمدن الإسلامی، ج ۵، ص ۱۱۸) او خوانندگان را به سه گروه تقسیم کرده بود طبقه اول مرکب از ابراهیم موصلی و ابن جامع و زلزل ضارب بود. زلزل عود می نواخت و موصلی و ابن جامع آواز می خواندند. طبقه دوم اسحاق و سلیم بن سلام و عمر و الغزال بودند، و طبقه سوم را صاحبان کمانچه و طنبور تشکیل می دادند. (۲. الناح، صص ۴۰ - ۲۲)

هارون الرشید عاشق سه خواننده از کنیزان خود بود و آنها غادر و مارده و هیلانه بودند در رابطه با آنها شعر زیر را تصنیف کرد:

 ملک الثلاث الآنسات عناني                      و حللن من قلبي اعز مکانی     

 مالی تطاوعنى البرية كلها                          و اطيعهن وهن في عصيان 

ما ذاك الا ان سلطان الهوى                         و به غلبن اعز من سلطاني " (3. قوات الوفيات، ج ۲، ص ۲۲۵)

سه زن جوان صاحب اختيار من شدند و عزیزترین جای قلب مرا اشغال کردند.

چرا تمام مردم از من اطاعت میکنند و من از آنها اطاعت میکنم در حالی که آنها از من پیروی نمی کنند. 

این چیزی نیست مگر قدرت عشق که آنها غالب شدند بر کسانی که از من قوی تر بودند.

ما به صورت مفصل در کتاب زندگی امام موسی بن جعفر(ع) ویژگیهای زندگی هارون الرشید را شرح داده ایم.

ج. بازی با نرد:

 از دیگر کارهای پست هارون و عدم توجهش به تحریم شارع بازی با نرد بود که نوعی از شطرنج است. یک روز با ابراهیم موصلی به بازی کرد مشغول بودند او شرط بست روی ردایی که ابراهیم پوشیده بود. هارون ابراهیم را شکست داد بنابراین ابراهیم ایستاد و او جامه و ردایش را درآورد. اما هارون الرشید از پوشیدن آنها خودداری کرد و به او گفت: وای بر تو من جامه تو را بپوشم؟

ابراهیم جواب داد بلی به خدا اگر بخواهی با من با انصاف عمل کنی. اگر نخواستی با انصاف با من رفتار کنی تو قدرت داری و می توانی.

هارون گفت وای بر تو من میتوانم فدیه به تو بپردازم؟

او پاسخ داد: بلی.

رشید پرسید: فدیه آن چیست؟

ابراهیم پاسخ داد تو پیشنهاد کردی ای امیرالمؤمنین اختیار با تو است.

رشید پاسخ داد: من همه جامه هایی را که پوشیده ام به تو خواهم داد.

در نتیجه هارون الرشيد بقیه لباسهایی را که داشت دستور داد آوردند و سپس جامه ای را که پوشیده بود درآورد و همه را به ابراهیم داد. (1. الأغاني، ج ۵، صص ۶۷ - ۷۰)

او وقتی بر دجله مسافرت میکرد بازی شطرنج می کرد.

اینها بعضی از اعمالی است که هارون الرشید مرتکب شده است و اینها بوضوح پستی او و عدم تمسکش به تعالیم دین حنیف اسلام را نشان می دهد.

هارون الرشید در شهوات و لذات اسراف می کرد. قصر او صحنه همه نوع فاحشگی و هرزگی بود و کمتر دیده می شد که مجالس رقص و آواز و شرب خمر در آن نباشد بنابراین حکومت او نماینده و نشانگر یک دولت اسلامی نبود.

الأغاني، ج ۵، صص ۶۷ - ۷۰

 

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی