بیست سال امامت - نگاهی به دوران امامت امام رضا علیه السلام  ( صص 108-101 ) شماره‌ی 6410

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام جواد (عليه السلام) > زندگی نامه فرزندان > امام جواد (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام جواد (عليه السلام)

خلاصه

گوشه ای از رابطه عاطفی امام رضا با حضرت جواد را بیان کنید. این رابطه با مسئله امامت امام نهم چه ارتباطی داشت؟ امام رضا هرگاه از فرزندشان محمد یاد میکردند او را به کنیه نام می بردند و میگفتند که ابوجعفر برایم چنین نوشته یا نامه ابوجعفر به من رسیده است. به گزارش صدوق در حالی که حضرت جواد کودک بودند و در مدینه اقامت داشتند نامه او در نهایت بلاغت و فصاحت بود. امام می گفتند که ابوجعفر وصی و جانشین من خواهد بود. گزارش های روایی ،زیر حکایتگر شیفتگی خاص امام به فرزند خود و رهنمون سازی او به عهده داری مقام امامت پس از خویش است

متن

امام جواد در حیات پدر

در دوره حضور امام رضا در خراسان ارتباط حضرت با فرزندشان امام جواد چگونه بود؟ آیا مأموریت خاصی از سوی امام به فرزند خردسالشان در مدینه محول شد؟

حضرت جواد با وجود کمی سن امور جاری پدر گرامی خود را در مدینه اداره میکرد مسعودی ضمن اشاره به این نکته از همراهی دوستان امام و مخالفت نکردن آنان یاد میکند ) مسعودي، إثبات الوصيه، ص ۲۱۰. همچنین نامه های متعددی میان پدر و پسر رد و بدل میشد حضرت رضا در این مبادلات مکتوب بر وصی بودن فرزند خود اصرار داشتند. ( عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۴۰ )

یکی از نامه های ثبت شده نامه ای است که امام رضا برای امام جواد به مدینه ارسال کردند و در آن چنین مرقوم فرمودند: «فرزندم ابو جعفر به من خبر رسید که هنگام خروج از منزل غلامان و خدمتکارانت نیز در کوچک منزل را میگشایند و همراه تو از منزل خارج می شوند. این کار آنان به دلیل پستی و تنگ چشمی شان است تا با مستمندان مواجه نشوی و خیر تو به آنان نرسد از تو درخواست میکنم و تو را به آن حقی که بر گردنت دارم سوگند میدهم که ورود و خروجت همیشه از در بزرگ باشد. وقتی میخواهی بر مرکب سوار شوی با خود مقداری سکه طلا و نقره بردار و هرکس دست نیاز دراز کرد او را از عطای خود بهره مند ساز.

۱۰۱

 اگر  از میان عموهایت کسی درخواست احسان کرد کمتر از ۵۰ دینار طلا عطا مکن بیشتر از این مبلغ به اراده و میل توست. اگر از عمه هایت کسی درخواست احسان کرد کمتر از ۲۵ دینار طلا تقدیم مکن بیشتر از این مبلغ به اراده و میل توست با این سفارش میخواهم که خداوند عزوجل قدر منزلت تو را رفیع سازد در راه خدا انفاق کن و هراسی به خود راه مده که خداوند عرش بزرگ تو را به تنگ دستی گرفتار نخواهد کرد. ) کافی ، ج ۴، ص ۴۳(

. رابطه عاطفی امام و فرزند

گوشه ای از رابطه عاطفی امام رضا با حضرت جواد را بیان کنید. این رابطه با مسئله امامت امام نهم چه ارتباطی داشت؟

امام رضا هرگاه از فرزندشان محمد یاد میکردند او را به کنیه نام می بردند و میگفتند که ابوجعفر برایم چنین نوشته یا نامه ابوجعفر به من رسیده است. به گزارش صدوق در حالی که حضرت جواد کودک بودند و در مدینه اقامت داشتند نامه او در نهایت بلاغت و فصاحت بود. امام می گفتند که ابوجعفر وصی و جانشین من خواهد بود. ) عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۴۰.( گزارش های روایی ،زیر حکایتگر شیفتگی خاص امام به فرزند خود و رهنمون سازی او به عهده داری مقام امامت پس از خویش است

۱. اسماعیل بن ابراهیم به حضرت رضا عرض کرد: «زبان فرزندم گرفتگی دارد. فردا صبح او را نزد شما خواهم فرستاد تا دست خود را بر سر او بگذارید و دعا کنید فرزندم دوستدار شماست.» امام در پاسخ به درخواست او فرمودند او را نزد ابوجعفر بفرستید که به او تعلق دارد. ) . کافی، ج ۱، ص ۳۲۱(

۲. محمد بن میمون میگوید قبل از اینکه حضرت رضا به طرف خراسان حرکت کنند در مکه خدمت ایشان رسیدم عرض کردم در نظر دارم به مدینه بروم نامه ای به من بدهید تا برای ابو جعفر ببرم

۱۰۲

امام رضا تبسمی کردند و نامه ای نوشتند در حالی که دیدگانم نوری نداشت و نابینا بودم به طرف مدینه حرکت کردم پس از اینکه وارد آنجا شدم حضور ابو جعفر جواد رسیدم یکی از غلامان جواده را نزد من آورد. نامه را به آن جناب دادم او به خادمش موفق گفت: «نامه را باز کن نامه را باز کرد. حضرت جواد به آن نگریست و گفت: «ای محمد چشمت چگونه است؟ گفتم: یابن رسول الله چشم من ناراحتی پیدا کرد و همان طور که مشاهده میکنید کور شد فرمود: «نزدیک من بیا نزدیک رفتم دست خود را به آن کشید و خوب شد. پس از اینکه دست و پای او را بوسیدم با دیده بینا بیرون رفتم (الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۳۷۲)

روایت دیگری شبیه روایت پیشین نیز از محمد بن سنان نقل شده است. او می گوید (رجال الكشي، ص 487 ) از درد چشم به حضرت رضا شکوه کردم کاغذی برداشتند و در آن چیزی نوشتند و به من فرمودند همراه خادمی نزد ابو جعفر بروید. چنین کردیم خادم نامه را باز کرد و در مقابل ابو جعفر نهاد. ابو جعفر نامه را میخواند و سر خود را به طرف آسمان بلند میکرد و چیزی میگفت. در این هنگام درد چشم من خوب شد عرض کردم جعلك الله شيخا على هذه الأمة كما جعل عيسى بن مريم شيخا على بنى اسرائيل ( خداوند تو را شیخ این امت قرار دهد؛ همان طور که عیسی را شیخ بنی اسرائیل قرار داد) زکریا بن آدم چنین حکایت میکند در خدمت امام رضا بودم که ابو جعفر را نزد ایشان آوردند. حدود چهار سال از عمرش میگذشت. وی دست خود را بر زمین کوبید سرش را به طرف آسمان بلند کرد و مدتی در فکر فرو رفت امام رضا پرسیدند: به چه فکر میکردی؟ گفت به ظلمی که به مادرم فاطمه وارد شد به خداوند سوگند، آنها را از قبر خارج کرده و از هم پراکنده میکنم حضرت رضا او را به طرف خود فرا خواندند پیشانی اش را بوسیدند و فرمودند: «پدر و مادرم فدایت باد شایسته آن مقام امامت هستی.» (إثبات الوصيه ص ۲۱۸ در معنای این حدیث باید گفت: تمامی ائمه اطهار نور واحد هستند. و سخن حضرت به مأموریت نواده خویش حضرت صاحب الامر، اشاره دارد.)

۱۰۳

 زمزمه های مخالفت قبل از ولادت فرزند

یکی از مسائل مهمی که امام رضا با آن روبه رو بودند رفتار سرد و گاه مغرضانه برخی یاران بود آنان درباره نداشتن فرزند پسر برای تصدی امامت پس از امام هشتم مطالبی بر زبان جاری می ساختند واکنش امام به این دسته چگونه بود؟

برخی چهره های واقفی با غرض ورزی و برای نفی امامت امام رضا درباره امامت پس از ایشان تردیدهایی مطرح می ساختند. ابن قیاما واسطی یکی از سران واقفی از این افراد بود او نزد حضرت رضا رفت و گفت: «آیا در زمین دو امام هستند؟ حضرت فرمودند: «خیر؛ مگر اینکه یکی از آنان ساکت باشد. او گفت: پس تو که امام ناطق هستی امام صامت نداری و کسی نیست که جانشینت در امامت باشد؟ امام بیان کردند: «چرا به خدا که هر آینه پروردگار از من فرزندی به وجود آورد که توسط او حق و اهل آن را ثابت نگه دارد و باطل و اهل آن را از میان ببرد و نابود سازد. آن زمان که این سخن را فرمودند فرزندی نداشتند. پس از گذشتن یک سال ابو جعفر به دنیا آمد. (الإرشاد، ج ۲، ص ۲۷۸ )

همچنین در گزارشی آمده است این قیاما برای حضرت رضا نامه ای نوشت و در امامت ایشان به دلیل نداشتن فرزند شک کرد. امام رضا یه در جواب او نوشتند: «از کجا میدانی که فرزندی نخواهم داشت؟ به خداوند سوگند ایام چندی نخواهد گذشت که خداوند به من فرزندی عطا کرده و حق را از باطل جدا خواهد کرد.( کافی، ج ۱، ص ۳۲۰. ) هنگامی که ابو جعفر متولد شد، ابن قیاما خدمت حضرت رسید امام فرمودند: «خداوند به من کسی را بخشید که وارث من و آل داوود خواهد بود. (. بصائر الدرجات، ص ۱۳۸ ) تولد امام جواد پدیده ای پربرکت عنوان شد و فتنه گری و شیطنت مخالفان امامت را خاموش ساخت. حضرت رضا فرمودند: هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِى لَمْ يُولَدُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ عَلَى شِيعَتِنا بركة مِنْه؛ (الإرشاد، ج ۲، ص ۲۷۹.) (اين فرزندی است که پربرکت تر از او برای شیعیان ما متولد نشده است. )

 ۱۰۴

واکنش ها در برابر خردی سن امام نهم

پس از امام رضا برای نخستین بار امامت در مقطع خردسالی صورت میگرفت واکنش شیعیان به این مسئله مهم چگونه بود؟

بیشتر شیعیان به امامت امام جواد به گردن نهادند. گرچه در میان آنان کسانی نیز بودند که مسئله کمی سن را به امام رضا یادآور شدند. آن حضرت در جواب به کمی سن عیسی در زمان عهده داری مقام الهی رسالت اشاره کردند (کافی، ج ۱، ص ۳۸۳ )  و حتی تأکید کردند که مردم را نزد امام جواد ارجاع دهند یحیی بن حبیب زیات گزارش میدهد: کسی که در خدمت امام رضا بود به من گفت: در خدمت آن جناب بودیم. هنگامی که مردم از نزد آن حضرت بیرون رفتند ایشان فرمودند: ابو جعفر را ملاقات کنید به او سلام کرده و تجدید عهد کنید. (أعلام الورى، ج ۲، ص ۹۵.)

با توجه به خردسالی امام جواد شیعیان درباره آن حضرت آزمایشهایی کردند و پس از آن اکثریت قریب به اتفاق آنان با اطمینان خاطر امامت او را پذیرفتند در مجلسی شیعیان گرد آمدند تا مسئله جانشینی را حل کنند یونس بن عبد الرحمن از شیعیان معتمد امام رضا گفت: «تا زمانی که این فرزند امام جواد بزرگ شود باید چه کنیم؟ در این هنگام ریان بن صلت از جای خود برخاست و به اعتراض گفت: خود را در ظاهر مؤمن به امام جواده نشان میدهی ولی پیداست که در باطن در امامت او تردید داری اگر امامت وی از جانب خدا باشد حتی اگر طفل یک روزه هم باشد به منزله شیخ است. چنانچه از طرف خدا نباشد حتی اگر هزار سال هم عمر کرده باشد مانند سایر مردم است. دیگران برخاستند و ریان را ساکت کردند. (بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۹۹. )

۱۰۵

پس از شهادت امام جواد در سال ۲۲۰ ق فرزندشان امام هادی که هنوز بیش از شش سال نداشت به امامت رسید. از آنجا که شیعیان به استثنای افراد معدودی مشکل بلوغ امام را درباره امام جواد پشت سر گذاشته بودند در زمینه امامت امام هادی به تردید خاصی به وجود نیامد.

نوع دفاع از امامت امام نهم

در تاریخ امامت ائمه اطهار امامت امام جواد در خردسالی، اتفاقی استثنایی بود. چه استدلالی بر این امامت وجود داشت؟

به نوشته نوبختی برهان استدلال کنندگان به امامت حضرت جواد مسئله یحیی بن زکریا، نبوت عیسی در دوران خردسالی، داستان يوسف و علم حضرت سلیمان بود. این نمونه ها نشان می داد که در حجت خدا حتی اگر به سن بلوغ نرسیده باشد علم می تواند بدون آموزش و یادگیری و به طور لدنی وجود داشته باشد. (فرق الشيعة، ص۹۰؛ المقالات و الفرق، ص ۹۴ و ۹۵ )  وقتی برخی از خردی سن امام جواد یاد کردند ایشان به جانشینی سلیمان از داوود اشاره کردند هنوز کودکی بیش نبود؛ بنابراین عبّاد و علمای بنی اسرائیل جانشینی او را انکار میکردند. (کافی، ج ۱، ص ۳۸۳)

از سوی دیگر شیعیان امامی به امامت از جنبه الهی آن می نگریستند و به همین دلیل خردسالی امام هرگز نمی توانست در عقیده شان خللی وارد آورد. آنچه اهمیت داشت بروز سیمای الهی بود که در دانش امامان متبلور بود در واقع ائمه پاسخگوی تمام سؤالات شیعیان بودند. شیعیان درباره تمامی امامان این اصل را رعایت میکردند و آنان را در مقابل انواع پرسشها قرار میدادند و با وجود نص به امامتشان موقعی که احساس میکردند آنان به خوبی از عهده پاسخ گویی به پرسش ها بر می آیند این بزرگواران را امام معصوم می شناختند.

۱۰۶

یادکرد امام قبل از امام بعد

برای شیعیان راستین تأکید صریح امام قبل برای امامت امام بعدی مهم بود. امام رضا در این راستا چه اقدامی کردند؟

موضوع مهم در مسئله امامت اشاره و گواهی امام سابق بر امامت امام پس از خود است. شیخ مفید از برخی اصحاب بزرگ و نزدیک به امام رضا درباره امامت امام جواد نقل میکند و راویان این نص را چنین بر می شمارد: علی بن جعفر بن محمد صادق صفوان بن یحیی معمر بن خلاد حسین بن بشار ابن ابی نصر بزنطی ابن قیام واسطی حسن بن جهم ابویحیی صنعانی خیراتی یحیی بن حبیب بن زيات و گروهی دیگر (الإرشاد، ج ۲، ص ۲۷۴ و ۲۷۵ ) علامه مجلسی نیز در بحار فصلی را به ذکر احادیث وارد شده در امامت آن امام همام اختصاص داده است. (بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۱۸ و ۳۶ )

خیرانی از پدرش روایت کرده است در خراسان خدمت حضرت رضا بودم مردی از ایشان پرسید: «اگر حادثه ای برای شما پیش آمد به کجا رجوع کنیم؟ فرمودند: «امام بعد از من فرزندم ابو جعفر است. ظاهراً سؤال کننده از سن امام جواد که هنوز کودک بود، تعجب کرد. حضرت رضا فرمودند: خداوند متعال عیسی بن مریم را در سنی کوچک تر از فرزندم به رسالت مبعوث فرمود. (الإرشاد، ج ۲، ص ۲۷۹)

۱۰۷

ابونصر بزنطی گوید پسر نجاشی از من پرسید: « بعد از آقای تو، چه کسی امام است؟ تصمیم گرفتم این موضوع را از امام رضا بپرسم. پس از اینکه خدمتشان رسیدم و موضوع را مطرح کردم فرمودند: «امام بعد از من فرزندم است. آیا کسی جرئت میکند که بگوید فرزندم امام است و فرزندی نداشته باشد؟( کافی، ج ۱، ص ۳۲۰. ) حنان بن سدیر گوید به حضرت رضا عرض کردم: امامی هست که فرزندی نداشته باشد؟ فرمودند: أما انه لا يولد لى إلا واحد ولكن الله ينشىء منه ذرية كثيرة؛ از من بیش از یک فرزند متولد نخواهد شد؛ اما خداوند متعال فرزندان بسیاری از وی پدید خواهد آورد. حسن بن جهم گوید: خدمت حضرت رضا رسیدم.

ابو جعفر در حالی که کودک بود در مقابلشان قرار داشت. امام پس از سخنانی فرمودند: ای حسن اگر بگویم این کودک امام است چه میگویی؟ گفتم: «قربانتان شوم هرچه بفرمایید همان را میگویم فرمودند: «سخن حقی گفتی.» (إثبات الوصيه، ص ۲۱۲ )

از این روایات به خوبی بر می آید که امام رضا در زمانهای متعدد و مناسبتهای گوناگون امامت فرزند بزرگوارشان را گوشزد کرده و اصحاب بزرگ خود را در جریان موضوع گذاشته اند. در واقع استقرار اکثریت اصحاب امام رضا بر امامت حضرت جواد که پشتوانه اش همین فرمایشهای ایشان بوده بهترین دلیل بر حقانیت امامت آن بزرگوار است فقها و محدثان شیعه برای پذیرش امامت امامان دقت میکردند و همان گونه که گذشت با وجود نص تنها بعد از سؤالات علمی متعدد امامت آنان را می پذیرفتند. این بدان دلیل بود که گاهی روایت و نص، ناظر بود به چند نفر تا دشمن روی شخص خاصی حساسیت نداشته باشد.

۱۰۸

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه