مبارزه برای حکومت
هارون الرشید در زمان زندگیش ولایتعهدی و سلطنت را میان سه فرزندش امین مأمون و قاسم تقسیم کرد ولایت عراق و شام را تا انتهای زمینهای مغرب به امین واگذار کرد و ولایت همدان را تا انتهای سرزمینهای مشرق به مأمون و جزایره عربستان و دیگر اقالیم را به قاسم که او را موتمن (امانتدار) نامیده واگذار کرد. (الكامل في التاريخ ٫ جلد ۶ ٫ ص ۲۲) در این باره دو نامه بنامهای امین و مأمون نوشت و در کعبه آویخت. پس از مرگ هارون الرشید امین به خلافت رسید. بعضی از اطرافیان به او توصیه کردند که مأمون را از ولا یتعهدی برکنار کرده و فرزند خود موسی را به جای او برگزیند. بنابراین او در تمام مجالس و منابر این کار را انجام داد و برای ولایتعهدی پسر خود تبلیغ کرد
از مأمون خواست تا با پسر او بیعت کند که مأمون نپذیرفت. او خود را از بیعت برادر آزاد ساخت و علیه او قیام کرد امین لشگر زیادی به فرماندهی علی بن عیسی را به جنگ برادرش مأمون به خراسان فرستاد ولی این لشگر به دست طاهر بن حسین فرمانده نیروهای مأمون شکست خورد طاهر بن حسین بسوی بغداد، مقر حکومت امین پیش رفت و مدت یک سال و نیم بغداد را در محاصره خود داشت. بغداد بعد از یک جنگ دهشتناک و خرابی و ویرانی بسیار سقوط کرد و امین به دست طاهر بن حسین به قتل رسید طاهر بن حسین سراو را برای مأمون به خراسان فرستاد. به این ترتیب حکومت امین پس از چهار سال و چندماه به پایان رسید دولت عباسی در طول این مدت پذیرای جنگها و مبارزات فراوان سیاسی و اقتصادی بود. علویان پس از آن که مدت زیادی را در انزوا و تحت فشار دولت عباسی بسر بردند، از این امر بهره برداری کردند و دست به یک سلسله مبارزات دامنه دار زدند گوشه ای از آنها را که در زمان امام رضا اتفاق افتاده است بیان میکنیم