زندگانی امام علی ابن موسی الرضا(ع) و یاران آن حضرت  ( صص 284-280 ) شماره‌ی 6300

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با ابوقره درباره مسيحيت

خلاصه

یکی از مناظرات مهم امام رضا، مناظره با ابو قره بوده است.ابو قره برای آگاهی از توانایی علمی امام ، از صفوان بن یحیی خواست تا از آن حضرت برای دیدار وی اجازه بگیرد.او پس از این که امام الله اجازه فرمود نزد آن حضرت آمد و درباره پاره ای از مسائل و احکام از امام سؤالاتی کرد که به بخشهایی از آن اشاره می کنیم او از امام به خواست تا راجع به کلام خدا به موسی توضیح دهد.امام فرمود: خدا بهتر میداند با کدام زبان با او صحبت کرد با زبان سریانی یا عبری؟ابو قره در حالی که زبان خویش را از دهان خارج میکرد گفت: منظورم این زبان است یعنی آیا با زبان یک انسان صحبت کرده است؟امام فرمود: خداوند پاک و منزه است از توصیفاتی که میکنی. به خدا پناه می برم از این که او شبیه خلقش باشد و یا مانند آنها صحبت کند.ابو قره پرسید: پس او چگونه است؟

متن

مناظره با ابوقره

یکی از مناظرات مهم امام رضا، مناظره با ابو قره بوده است.

ابو قره برای آگاهی از توانایی علمی امام ، از صفوان بن یحیی خواست تا از آن حضرت برای دیدار وی اجازه بگیرد.

او پس از این که امام الله اجازه فرمود نزد آن حضرت آمد و درباره پاره ای از مسائل و احکام از امام سؤالاتی کرد که به بخشهایی از آن اشاره می کنیم

او از امام به خواست تا راجع به کلام خدا به موسی [] توضیح دهد.

امام فرمود: خدا بهتر میداند با کدام زبان با او صحبت کرد با زبان سریانی یا عبری؟

ابو قره در حالی که زبان خویش را از دهان خارج میکرد گفت: منظورم این زبان است یعنی آیا با زبان یک انسان صحبت کرده است؟

امام فرمود: خداوند پاک و منزه است از توصیفاتی که میکنی. به خدا پناه می برم از این که او شبیه خلقش باشد و یا مانند آنها صحبت کند.

ابو قره پرسید: پس او چگونه است؟

امام فرمود: کلام خالق برای مخلوق مثل کلام مخلوق برای مخلوق نیست. او با باز کردن دهان و حرکت دادن زبان صحبت نمیکند بدون هیچ تردید کلماتی که موسی [] را مورد خطاب قرار میداد بر قلبش وارد میشد و او از طریق قلبش کلمات الهی را در می یافت.

ابو قره پرسید نظر شما راجع به کتاب ها چیست؟

امام الله فرمود: تورات، انجیل، زبور و فرقان و تمام کتاب هایی که نازل شده کلام خداست. او آنها را برای انسان مانند نور و هدایت فرستاده است. تمام آنها حادث اند و غیر خدا هستند که می فرماید: ... او يُحدث لهم ذكرا... یا برای آنها تذکری باشد. (سوره طه، آیه ۱۱۳)

و نیز فرموده است هیچ اندرز تازه ای از جانب پروردگارشان نیامد مگر این که آن را شنیدند و به بازیچه گرفتند. (سوره انبیاء، آیه ۲)

ابو قره گفت: آیا کتاب ها فانی اند؟

امام الله فرمود: همه مسلمانان متفق اند که همه چیزها غیر از خدا فانی اند. هر چیزی غیر از خدا فعل خدا است. همین طور تورات، انجیل زبور داود و قرآن فعل خدا هستند. آیا نشنیده ای که مردم میگویند: «رب القرآن؟ و قرآن در روز قیامت خواهد گفت: پروردگارا او برای من چنین و چنان کرد روزها تشنه بود و شبها نمی خوابید پس شفاعت مرا درباره او بپذیر همین طور تورات، انجیل و زبور مخلوقند و خدا آنها را به وجود آورده است و چیزی مانند او نیست. آنها هادی و راهنمای کسانی هستند که تفکر می کنند، پس کسی که گمان کند آنها مانند خدا ابدی هستند ثابت کرده است که خدا اول نیست، یکی نیست، ابدی نیست و کلام او همیشه با اوست که آغازی ندارد و او خدا نیست.

ابو قره گفت: گفته اند که در روز قیامت در حالی که همه مردم در پیشگاه پروردگار در یک صف قرار دارند، همه کتابها می آیند و نگاه میکنند تا این که آن کتاب ها به سوی او (خدا) بر می گردند، زیرا آنها قسمتی از او هستند و او جزئی از آنهاست پس به سوی او بر می گردند.

امام الله فرمود: در همین راستا نصاری نیز گفتند که مسیح روحی از خدا و جزئی از او بود و به سوی او بر میگردد و نیز مجوس گفتند که آتش و خورشید جزئی از او هستند و به سوی او باز میگردند. خدا برتر از همه این هاست که قابل تجزیه و یا مختلف باشد. چیزی قابل تجزیه است که مختلف و مؤتلف باشد برای این که هر چیز که تجزیه شده تو هم است. اما کثرت و قلت مخلو قند و دلالت میکنند که خالق آنها را خلق کرده باشد.

ابو قره پرسید به ما گفته اند که خدا تقسیم شده است به رؤیت و کلام بین دو پیامبر کلام را به موسی و رؤیتش را به محمد ﷺ

امام الله فرمود: آیا محمد ال مبلغ این پیام نبوده که گفته است: پیام خداوند به جن و انس چنین است که او با چشم دیده نمی شود آنها به او احاطه علمی ندارند و هیچ چیزی مانند او نیست؟

پاسخ داد: آری.

امام الله فرمود چگونه میشود که مردی بیاید و همه مردم را به امر خدا به سوی او دعوت کند و بگوید که چشم ها او را نمی بیند و هیچ کس بر او احاطه علمی ندارد و هیچ چیز نیز شبیه و مانند او نیست با این حال ادعا کند که من خدا را به چشم خود دیده و با علم خود بر او احاطه یافته ام و خدا به صورت بشر است؟ آیا خجالت نمی کشید؟ کفار نیز حتی به خود اجازه نداده اند که چنین اتهامی را بر پیامبر وارد سازند.

ابو قره گفت: خدا می فرماید: «وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أخرى و بار دیگر او را دید. (سوره نجم، آیه ۱۳)

امام فرمود: بعد از این آیه آیه دیگری هست که ثابت میکند آنچه را که پیامبر دیده است و همچنین خداوند می فرماید: «قلبش آنچه را دید تکذیب نکرد.(همان، آیه ۱۱.) قلب او نسبت به آنچه دیده است، دروغ نمی گوید خدا می فرماید که قلب محمد دروغ نمی گوید نسبت به آنچه که چشم هایش دیده است.

او می فرماید: او (پیامبر) بزرگترین آیات پروردگارش را دید او پاره ای از نشانه های بزرگ پروردگارش را به عیان دید.( همان، آیه ۱۸) پس آیات خدا غیر خداست و فرمود: .... ولی آنها به او وقوفی ندارند.(طه، آیه ۱۱۰) حال اگر چشم بتواند خدا را ببیند مردم میتوانند در علم او احاطه پیدا کنند و شناخت حاصل می شود.

ابو قره گفت پس روایت را تکذیب میکنی؟

امام الله فرمود: وقتی روایتی مخالف قرآن باشد من آن را تکذیب می کنم زیرا تمام مسلمانان متفقاً قبول دارند که با علم نمیشود بر خدا احاطه پیدا کرد، زیرا چشم ها او را نمی بیند و این که هیچ چیز مانند او نیست.

ابو قره راجع به قول خداوند سؤال کرد که فرمود پاک و منزه خدایی است که بنده خود را شبی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی ... برد.» (همان، آیه ۱۱.)

امام فرمود: خداوند متعال فرمود که وی را برده است. آنگاه خبر داد برای چه او را برده است. یعنی خداوند دلیل این سفر شبانه را به ما چنین فرمود: برای این که ما به او نشان بدهیم آیات خودمان را. (سوره اسراء، آیه ۱.) بنابراین آیات خدا غیر از خود خداست خدا دلیل را نشان داده است و توضیح داده است که چرا نسبت به او چنین کاری را انجام داده و آن پیامبر چه چیز را دیده است و او فرمود: .... بنابراین بعد از خدا و آیاتش به چه ایمان می آورند.»(سوره جانیه، آیه ۶ ) پس خبر داده است که آن غیر خداست.

ابو قره گفت: خدا کجاست؟

امام الله فرمود: «کجا مکان است. این سؤال حاضر از غایب است. اما خدای متعال نه غایب است و نه قبل از او چیزی قدیمی بوده است. او در همه جا هست. او مدبر، صانع، حافظ و نگهدارنده آسمانها و زمین است.

ابو قره گفت: آیا جز این خدا خدایی دیگر در بالای آسمانها نیست؟

امام الله فرمود: خدا در آسمانها و همچنین در زمین است و آن که در آسمانها است خدا، و آن که در زمین است همان خداست و او آن کسی است که شما را در رحم ها آن گونه که بخواهد شکل میدهد و او با شماست هر جا که باشید. او کسی است که خودش آسمان را اداره کرد در حالی که بخار بود. او کسی است که خودش آسمان را اداره کرد و آن را به هفت طبقه تکمیل نمود و بر عرش مسئولی است و او بود در حالی که هیچ مخلوقی نبود و او کماکان بود وقتی که هیچ مخلوقی نبود. او حرکت نمی کرد با آنها که حرکت می کردند.

ابو قره گفت: چرا هنگام دعا کردن دستتان را به سوی آسمان بلند میکنید؟

امام فرمود: خداوند از مخلوقاتش طلب بندگی میکند به هر نوع پرستشی 

او بندگانش را از طریق قول علم و عمل و مانند آن به بندگی میگیرد. او از طریق توجه به نماز به سوی کعبه آنها را به بندگی میگیرد. او همچنین آنها را به حج و عمره راهنمایی می کند. او مخلوقاتش را با دعا و تضرع به بندگی میگیرد اما راجع به التماس کردن از طریق دراز کردن دست به سوی آسمان این وضع تسلیم بنده را نسبت به خدا نشان می دهد و علامت اطاعت محض و حقارت در برابر اوست.

ابو قره پرسید چه کسی به خدا نزدیک تر است ملائکه یا ساکنین زمین؟

امام الله فرمود اگر منظور تو وجب و ذراع است پس همه اشیاء برای او یکسان و همه عمل او هستند. او خودش را به بعضی از آنها مشغول و بعضی را رها نمی سازد. او عالی ترین مخلوقاتش را اداره میکند همان طوری که پایین ترین مخلوقاتش را اداره میکند. او اولش را اداره میکند همان طوری که آخرش را بدون هیچ رنج و زحمتی و بدون هرگونه مشورت و خستگی

و اما اگر منظور تو تقرب است بدان آن که مطیع ترین است به او نزدیک تر است. تو میدانی که بنده هنگامی به خدا نزدیک است که در نماز برای او سجده می کند....

ابو قره گفت: آیا اقرار میکنی که خدا محمول است؟

امام الله فرمود هر چیزی که محمول باشد مفعول است و اضافه به غیر شده و احتیاج به دیگری دارد. کلمه محمول به خودی خود محتاج و ناقص است. از طرفی دیگر، حمل کننده فاعل است. یعنی کسی است که حمل میکند کلمه محمول در قیاس با خودش مهم است. درست مانند کلمه بالا پایین خیلی بالا و خیلی پایین که عموماً به وسیله گوینده به کار برده می شود. خدا نیز چنین فرموده است نیکوترین نام ها از آن خداست، او را بدان نام ها بخوانید ( سوره اعراف، آیه ۱۸۰) و هرگز در کتابش نفرموده است که او محمول است بلکه او حامل در خشکی و دریاست. او نگهدارنده آسمانها و زمین است که مبادا زایل شوند و هر چیزی که حمل می شود همیشه جدای از خداست هرگز شنیده نشده است کسی ایمان به خدا و عظمت او داشته باشد و در دعایش خدا را یا محمول» خوانده باشد.

ابو قره پرسید آیا این روایت را انکار میکنی که میگوید خدای متعال وقتی غضب می کند ملائکه ای که عرش خدا را حمل میکنند سنگینی آن را بر دوش خود حس می کنند و به سجده می افتند و چون غضب او فروکش میکند بار آنها سبک می شود و به جایگاه خود بر می گردند؟

امام فرمود به من بگو خداوند از زمانی که ابلیس را لعنت کرد، تا امروز و نهایت تا روز قیامت آیا از ابلیس و پیروانش راضی است یا غضبناک؟

ابو قره گفت: آری، بر او غضبناک است.

امام الله فرمود وای بر تو چگونه جرأت پیدا کردی به خدا نسبتی بدهی که از حالی به حالی دیگر تغییر می یابد؟ و چگونه جرات پیدا کردی به خداوند خالق) نسبتی را بدهی که درباره مخلوق همان نسبت را جاری میکنی؟ خدا برتر از همه این هاست. خدا نابود نمی شود با چیزهایی که نابود میشوند و تغییر نمیکند با چیزهایی که تغییر میکنند.

ابو قره متحیر شد و نتوانست پاسخ دهد بنابراین شکست خورده از آن جلسه گریخت.

او از امام الله خشمناک بود و یکی از دشمنان آن حضرت به شمار می رفت. (زندگانی امام علی بن موسی الرضا، ج ۱، صص ۲۱۵ - ۲۰۸ به نقل از کتاب الاحتجاج، ج ۲، صص ۱۸۹ - ۱۸۵)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه