گوهر هدایت-در باره زندگی شمس ولایت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 79-77 ) شماره‌ی 6233

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره اجتماعی > تعامل با مردم > آداب گفت و گو با ديگران

خلاصه

صفوان گوید برای محمد بن خالد از حضرت رضا اجازه ی ملاقات خواستم و به آن حضرت اطلاع دادم که محمد بن خالد به امامت شما معتقد نيست ولكن ممکن است که در ملاقات با شما تغییر عقیده دهد و به امامت شما معتقد گردد حضرت فرمود او را نزد من بیاور، محمد بن خالد خدمت آن حضرت رسید و عرض کرد قربانت گردم من از حد خود تجاوز کردم و بر نفس خود ستم روا داشتم مرا ببخشید. البته بعضی گمان میکردند که محمد بن خالد از حضرت رضا بدگوئی میکند و سخنان زشت میگوید. محمد بن خالد گفت ؛ ای فرزند رسول خدا! من از آنچه گفته ام استغفار میکنم و دوست دارم که عذر مرا بپذیرید و از آنچه که درباره ی من شنیده اید در گذرید.حضرت فرمود: آری عذر تو را میپذیرم و از گذشته های تو چشم پوشی میکنم و اگر من از لغزشهای تو نگذرم گفته های مخالفین مورد تصدیق قرار میگیرد خداوند به پیامبرش فرموده است .....

متن

جاذبه و حسن برخورد امام رضا علیه السلام 

صفوان گوید برای محمد بن خالد از حضرت رضا (ع) اجازه ی ملاقات خواستم و به آن حضرت اطلاع دادم که محمد بن خالد به امامت شما معتقد نيست ولكن ممکن است که در ملاقات با شما تغییر عقیده دهد و به امامت شما معتقد گردد حضرت فرمود او را نزد من بیاور، محمد بن خالد خدمت آن حضرت رسید و عرض کرد قربانت گردم من از حد خود تجاوز کردم و بر نفس خود ستم روا داشتم مرا ببخشید.

 البته بعضی گمان میکردند که محمد بن خالد از حضرت رضا (ع) بدگوئی میکند و سخنان زشت میگوید. 

محمد بن خالد گفت ؛ ای فرزند رسول خدا! من از آنچه گفته ام استغفار میکنم و دوست دارم که عذر مرا بپذیرید و از آنچه که درباره ی من شنیده اید در گذرید.

حضرت فرمود: آری عذر تو را میپذیرم و از گذشته های تو چشم پوشی میکنم و اگر من از لغزشهای تو نگذرم گفته های مخالفین مورد تصدیق قرار میگیرد خداوند به پیامبرش فرموده است

 فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَا انْفَضَوُا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْلَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ (سوره آل عمران آیه ۱۵۹)

رحمت خدا تو را با مردم مهربان نمود و اگر تندخوی و سخت دل بودی مردم از اطراف تو پراکنده میشدند اینک از آنها درگذر و برای آنان استغفار کن و با آنها مشورت نما و چون خودت تصمیم گرفتی پس بر خدا توکل کن و آن کار را انجام بده

محمد بن خالد از امام رضا علیه السلام از حالات امام کاظم (ع) سؤال کرد امام رضا (ع) فرمود پدرم مرحوم شده است آنگاه امام رضا (ع) برای محمد بن خالد طلب رحمت و آمرزش نمود و محمد بن خالد که تا این لحظه از گروه واقفیه و هفت امامی بود به امامت آن بزرگوار معتقد شد و هدایت این فرد منحرف بر اثر علم و حلم و گذشت و اخلاق کریمه ی حضرت رضا(ع) بود.(اخبار و آثار حضرت رضا (ع) صفحه ۵۳ تا ۵۴)

سليمان بن جعفر گوید : علی بن عبیدالله که یکی از اولاد حضرت سجاد ياحة عليه السلام بود به من گفت میل دارم خدمت حضرت رضا عليه السلام برسم. من گفتم چرا تا به حال خدمت آن بزرگوار نرسیده ای علی بن الوجوة عبید الله گفت جلال و عظمت آن حضرت مانع شده بود که تا امروز خدمتش برسم.

 سلیمان بن جعفر گوید؛ در آن ایام حضرت رضا (ع) مختصر کسالتی داشت و مردم از آن جناب دیدن میکردند.

 من به على بن عبیدالله گفتم در این روزها میتوانی حضرت رضا (ع) را ملاقات کنی و به مقصودت برسی

روای گوید : على بن عبيد الله خدمت حضرت رضا (ع) رسید و حضرت از او بسيار تجلیل کرد و او را مورد لطف و محبت خاص خودش قرار داد. على بن عبيد الله از این ملاقات بسیار خوشحال شد پس از چندی على بن عبيد الله مریض شد و حضرت رضا علیه السلام از او عیادت فرمود من نیز خدمت آن حضرت بودم حضرت در منزل علی مدتی نشست و پس از این که همه ی مردم رفتند آن بزرگوار از علی بن عبید الله خداحافظی کرد و از منزل او خارج شد. (اخبار و آثار حضرت رضا (ع) صفحه ۶۷)

 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه