امامت حضرت رضا علیه السلام
امام موسی بن جعفر - علیه السلام - بارها چه در حضور مردم و اصحاب و چه در نوشته هایش به امامت حضرت رضا - عليه السلام - تأكيد کرده بود. علامه مجلسی در کتاب گرانقدر بحار الانوار چهل و هشت حدیث نقل میکند که امام کاظم - علیه السلام - به امامت علی بن موسی الرضا - عليه السلام - تصریح کرده است. داود رقی گفت به امام کاظم - علیه السلام - عرض کردم... امام بعد از شما کیست؟ حضرت به امام رضا - علیه السلام - اشاره کرد و فرمود: امام شما بعد از من این است. سلیمان مروزی گفت: خدمت امام کاظم - علیه السلام - رسیدم و می خواستم بدانم که امام بعد کیست؟ حضرت قبل از پرسش من فرمود سلیمان علی پسرم جانشین من و حجت خدا بر مردم پس از من است. او بهترین فرزند من است اگر بعد از من زنده بودی این مطلب را نزد شیعیان و دوستانم و کسانی که جویای امام پس از من هستند گواهی بده امام کاظم - علیه السلام - فرمود: پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - را در خواب دیدم که علی امیرالمؤمنین - علیه السلام - نیز با حضرت بود .... پیامبر فرمود امامت پس از تو متعلق به فرزندت علی است سپس علی را برایم چنین توصیف فرمود پسرت علی به نور خدا می بیند و با فهماندن او میشنود و به حکمت خدا سخن می گوید. هرگز اشتباه نمیکند داناست و نادانی ندارد گنجینه ای از علم و حلم است ...علی بن عبدالله هاشمی گفت: ما حدود شصت نفر با غلامانمان کنار قبر پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - جمع بودیم که امام کاظم - علیه السلام - آمد در حالی که دست فرزندش علی در دستش بود ... پس فرمود شاهد باشید که علی وکیل من در حیات و وصی من پس از فوت است.
صص 16-15
امامت حضرت رضا علیه السلام -
امام رضا - علیه السلام - قبل از امامت به مدت سی و پنج سال با حاکمان عباسی چون ،منصور ،مهدی هادی و هارون هم عصر بود. حضرت پس از شهادت موسى بن جعفر - عليه السلام - بیست سال امامت کردند. بیست سال امامت حضرت رضا - علیه السلام - مصادف بود با ده سال حکومت هارون چهار سال حکومت امین و حدود شش سال حکومت مأمون. سرانجام نیز به دستور مأمون به شهادت رسید. امام رضا - علیه السلام - پس از شهادت پدرش شیوه مبارزاتی پدرش را ادامه داد و به امامت پرداخت. حکومت عباسی پس از شهادت موسی بن جعفر - علیه السلام - شیوه برخورد با امامان معصوم - علیهم السلام - را تغییر داد و زندان و شکنجه امام رضا - علیه السلام - را به مصلحت ندید؛ چون حکومت عباسیان را به شدت تهدید میکرد و قیامها علیه حاکمان عباسی در شهرهای مختلف رو به فزونی بود و توجه مردم به خاندان پیامبر در تمامی سرزمینهای اسلامی بیشتر شده بود و این تهدیدی برای حکومت بود. دوران هارون الرشید در سال ۱۹۳ ق پایان یافت و امین به خلافت رسید. امین در حکومت کوتاه چهار ساله که بیشتر در جنگ با برادرش مأمون گذشت - و سرانجام نیز در جنگ با سپاه مأمون کشته شد فرصتی نیافت که با امام رضا - علیه السلام - برخورد کند. مأمون پس از کشتن امین به خلافت رسید و به سرعت به برطرف کردن مشکلات سرزمین پهناور بنی عباس پرداخت. مأمون روشی غیر از روش حاکمان عباسی انتخاب کرد و از حضور آزادانه حضرت میان مردم نگران بود و امام رضا - علیه السلام - را به اجبار و تحت فشار از مدینه به خراسان فرا خواند تا حضرت را از نزدیک کنترل کند. بدین منظور با ارسال نامه های متعدد حضرت را به خراسان فرا خواند و امام همواره از رفتن به خراسان امتناع می ورزید و مأمون هر بار تأکید میکرد و مأمورانی را به مدینه روانه میساخت تا به حضرت بفهماند که مجبور است به خراسان بیاید. مأموران مأمون در مدینه به امام رضا - علیه السلام - عرضه داشتند که مأمون به ما دستور داده که تو را به خراسان نزد او ببریم. امام رضا - علیه السلام - آماده سفر شد و از سفر اکراه داشت و مطمئن بود که از این سفر مراجعت نخواهد کرد و به شهادت خواهد رسید.
صص 23-21