زندگانی امام علی ابن موسی الرضا- مناقب الرضا  ( صص128-140 ، 140-147 ) شماره‌ی 6187

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

جاثلیق گفت : یا امیرالمؤمنین چگونه من محاجه و مجادله کنم یا دلیل می آورد بر من از کتابی که من آن را منکرم و پیغمبری که من ایمان به او نیاورده ام؟ حضرت رضا - علیه السلام - فرمود: ای نصرانی اگر احتجاج کردم بر تو به کتاب نجیلت آیا اقرار و اعتراف به آن دلیل میکنی جاثلیق گفت : آیا قدرت دارم بر رد آنچه انجیل به آن ثابت است؟ بلی به خدا سوگند اقرار میکنم به آن گرچه بینیم به خاک بمالد و شکست بخورم؟ حضرت رضا علیه السلام - فرمود : بپرس از آنچه بر تو ظاهر شده است و جوابت بشنو

متن

کنگره و مجلس مناظره از بزرگان و دانشمندان و متفکران با چهره درخشان علمی حضرت علی بن موسی الرضا - علیه السلام در صحنه های مناظرات فراوان با صاحبان ادیان و عقائد

نوفلی گوید چون صبح شد فضل بن سهل آمد و عرض کرد به آن حضرت : فدایت گردم پسر عمت منتظر شما است؟ و قوم اجتماع کردند رأی مبارکت چیست در تشریف فرمائی؟

پس حضرت رضا - علیه السلام - فرمود: تو جلو برو من هم بسوی شما خواهم آمد ان شاء الله.

پس آن حضرت وضو گرفت مثل وضوئیکه برای نماز است و شربتی از (قویت آشامید؟ و به ما هم آشامانید بعد حرکت کرد و ما هم در رکابش بودیم تا وارد شدیم بر مأمون در آن هنگام مجلس (غاص بأهْلِه از جمعیت جای نشستن نیست جماعتی از فرزندان ابوطالب و فرزندان هاشم و محمد بن جعفر و فرماندهان لشکری و شخصیتهای سیاسی و کشوری و علمی و فلسفی و عقیدتی سرشناس از ادیان مختلفه دنیای آن روز حضور دارند که مأمون دعوت رسمی کرده بود که با حضرت رضا علیه السلام به مباحثه و مناظره بپردازد.

هنگامی که حضرت رضا - عليه السلام . وارد مجلس شد مأمون بپا خواست و محمد بن جعفر الصادق عموى حضرت رضا علیه السلام . و جميع بنی هاشم و حاضرین برخاستند خلیفه در صدر مجلس و ولایتعهد در پهلو او قرار گرفت و مسائل را از حضرت رضا علیه السلام سئوال و پرسش کنید، مأمون همواره رویش به آن جناب بود و با او گفتگو میکرد تا ساعتی سپس رو کرد به جاثلیق دانشمند

(ص128)

 فرمان جلوس صادر شد پس همه نشستند.  قبلاً به آنها گفته شده بود مشکل ترین سرشناس نصاری و گفت: ای جاثلیق این پسر عم من علی بن موسی بن جعفر - عليه السلام است و از اولاد فاطمه سلام الله عليها - دختر پیغمبر ما است. و فرزند علی بن ابی طالب - علیه السلام - است. و من دوست میدارم با او سخن بگوئی و استدلال کنی و با انصاف و عادلانه رفتار کنی؟ 

جاثلیق گفت : یا امیرالمؤمنین چگونه من محاجه و مجادله کنم یا دلیل می آورد بر من از کتابی که من آن را منکرم و پیغمبری که من ایمان به او نیاورده ام؟

 حضرت رضا - علیه السلام - فرمود: ای نصرانی اگر احتجاج کردم بر تو به کتاب نجیلت آیا اقرار و اعتراف به آن دلیل میکنی؟

 جاثلیق گفت : آیا قدرت دارم بر رد آنچه انجیل به آن ثابت است؟  بلی به خدا سوگند اقرار میکنم به آن گرچه بینیم به خاک بمالد و شکست بخورم؟ 

حضرت رضا علیه السلام - فرمود : بپرس از آنچه بر تو ظاهر شده است و جوابت بشنو ؟

 جاثلیق عرض کرد چه میگوئی در نبوت عیسی و کتاب انجیل؟  آیا از این دو چیزی را انکار میکنی؟ 

امام رضا - عليه السلام - فرمود : من اقرار دارم به نبوت عیسى - عليه السلام - وكتاب

او و آنچه را نوید داد به اکتش و حواریون به آن اقرار کردند؟ و کافرم به نبوت هر عیسائی که به نبوت محمد صلى الله عليه وآله و کتابش (قرآن) اقرار نکرده و بشارت نداده باشد به وجود آن جناب امتش را؟

 جائلیق گفت : آیا چنین نیست که خبر به دو شاهد عادل ثابت می شود؟

حضرت فرمود: چرا؟ 

جائلیق عرض کرد : پس دو شاهد غیر از اهل ملت خودت بر نبوت محمد - صلى الله علیه وآله - بیاور و از کسانی که نصاری آندو گواه را قبول داشته باشند؟ و از ما هم دو شاهد از غیر ملت ما بخواهید؟

 امام رضا - عليه السلام - فرمود : اکنون از راه انصاف آمدی ای نصرانی؟ آیا گواه

(ص129)

کسی را که نزد مسیح عیسی بن مریم از پیشینیان عادل باشد نمی پذیری؟ 

جاثليق عرض کرد : کیست آن شخص عادل و نام او چیست؟ به من معرفی فرما؟

حضرت فرمود: در خصوص یوحنای دیلمی چه میگوئی؟

 عرض کرد به به آفرین معرفی فرمودی کسی را که محبوبترین افراد بود نزد مسیح ؟

 امام رضا - علیه السلام : سوگند میدهم ترا آیا در انجیل نوشته است که یوحنا؟

 گفت : راستی عیسی خبر داد مرا به دین محمد عربي - صلى الله عليه وآله . و بشارت داد مراكه محمد - صلى الله عليه وآله - بعد از او است؟ و من مژده دادم حواریون را به وجود او پس ایمان آوردند حواریون به محمد - صلى الله عليه وآله ...

 جائلیق : چرا از مسیح نقل کرده یوحنا و بشارت داده به نبوت مردی بنام (محمد - صلى الله عليه وآله ) و به اهل بیت او و جانشین و وصی او وليكن مشخص نکرده وقت ظهورش را و نام مبارک آنها را برای ما نفرموده تا بشناسیم آنان را. 

امام رضا - علیه السلام : اگر بیاوریم ما کسی را که بخواند انجیل را و تلاوت کند بر تو نام محمد صلى الله عليه وآله و اهل بیتش را و امت او را آیا به او ایمان می آوری؟

جاثلیق : این حقیقتی است درست استوار؟ 

حضرت رضا علیه السلام . به نسطاس رومی فرمود: آیا سفر سوم انجیل را حفظ داری؟ نسطاس گفت : حفظ نکردم آن را.

 امام رضا - علیه السلام ، رو کرد به رأس الجالوت و فرمود : آیا انجیل را نمی خوانی؟  عرض کرد چرا به جان خودم سوگند. 

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : سفر سوم انجیل را بگیر تا من بخوانم پس اگر در آن است نام نیک محمد صلى الله عليه وآله . و اهل بيت او و امتش پس شهادت دهید برای من؟ و اگر نبود نام او و اهل بیت و امتش پس گواهی ندهید از برای من.

 امام رضا سفر سوم انجیل را خواند تا رسید به نام پیغمبر اسلام - صلی الله علیه وآله ، از

(ص130)

خواندن ایستاد فرمود : ای نصرانی از تو سئوال میکنم ترا به حق مسیح و مادرش مریم آیا من عالم هستم به انجیل؟

عرض کرد : بلی.

سپس تلاوت فرمود نام محمد - صلى الله عليه وآله . و اهل بیت او و امتش را بعد فرمود : چه میگوئیای نصرانی؟ این قول عیسی بن مریم است پس اگر تکذیب کنی آنچه را در انجیل نوشته است هر آینه موسی و عیسی را تکذیب کردی و هرگاه انکار کردی پیغمبران را کشتن تو واجب است چونکه تو کافر شدی به پروردگارت و پیغمبرت و کتابت، انجیل.

جاثلیق عرض کرد : آنچه در انجیل روشن شد برای من انکار نمیکنم و اقرار میکنم من به آن حضرت رضا - علیه السلام - فرمود به حاضرین بر افرارش گواه باشید. 

سپس حضرت رضا علیه السلام - فرمود: ای جاثلیق سئوال کن آنچه می خواهی؟ جاثلیق : خبر ده مرا از حواریون عیسی بن مریم چند نفر بودند؟ و علمای انجیل چند نفر بودند؟

امام رضا - علیه السلام تو بر شخص بینائی روبرو شدی حواریون دوازده نفر مرد بودند و افضل و اعلم آنها ألوقا بود و اما علمای نصاری سه نفر مرد بودند (يوحنا اكبر) ساكن (باخ) (۱) ( نسخه بدل ۲ نام شهری است)(آج) (یوحنا) در (قرقیسا) متوطن بود (يوحنا دیلمی) (رجاز) (۲) (شهری است در نجد حجاز)سکونت داشت و آن کسی بود که نصاری و بنی اسرائیل را به ظهور محمد - صلى الله علیه وآله - بشارت داده است و نزد او بود ذکر حضرت محمد صلى الله عليه وآله . و ذکر اهل بیتش و بعد فرمود : ای نصرانی به خدا قسم ما ایمان داریم به آن عیسی که به حضرت محمد صلی الله علیه و آله - ایمان داشته است و ناپسند نیامد ما را از عیسی شما مگر ضعف او و کمی نماز و روزه او.

جائلیق : به خدا سوگند فاسد کردی دانشت را؟ و امرت را ضعیف نمودی؟ من گمان نمیکنم که تو داناترین اهل اسلام باشی؟

(ص131)

حضرت رضا - علیه السلام . به چه جهت؟

جائليق عرض کرد: از گفتار تو که عیسی ضعیف بود و روزه و نمازش قلیل بود و حال آنکه عیسی هرگز افطار نکرد روزی و نخوابید شبی را و همواره روزها روزه بود و شبها نماز می خواند؟

امام رضا علیه السلام برای چه کسی روزه میگرفت و نماز می خواند؟

جاثلیق خاموش شد لال شد و کلامش قطع شد.

امام رضا - علیه السلام : ای نصرانی از تو سئوال میکنم از مسئله ای؟

جاثلیق پرسید : اگر بدانم پاسخ دهم.

امام رضا - علیه السلام - انکار نمیکنی که عیسی علیه السلام - زنده می کرد مردگان را به اذن خداوند متعال؟

جائليق : انکار میکنم این مطلب را من زیرا کسی که مرده را زنده میکند و کور مادرزاد و پیس را شفا میدهد پس او خدا است سزاوار پرستش است.

امام رضا - علیه السلام : راستي يسع پیغمبر - عليه السلام ، هم انجام می داد آنچه را عيسى - عليه السلام - انجام میداد؟ روی آب راه می رفت و مردگان را زنده می کرد، کور مادرزاد و پیس را شفا می داد امتش او را پروردگار ندانستند و احدی او را پرستش نکرد غیر خداوند عزوجل.

و حزقیل پیغمبر - علیه السلام - هم انجام داد مثل عیسی بن مریم - علیه السلام - سی و پنج هزار مرده را زنده کرد بعد از مردن شصت سال.

پس رو کرد به رأس الجالوت و فرمود : ای رأس الجالوت آیا می یابی در جوانان بنی اسرائیل اینها را که بخت النصر از بین اسیران بنی اسرائیل جدا کرد هنگامی که در بیت المقدس جنگ کرد و ایشان را آورد در بابل و کشت آنها را پس خداوند حزقیل را فرستاد بسوی آنها و آنان را زنده کرد این مطلب در تورات است و رد نمی کند آن را مگر کافری از شما.

رأس الجالوت عرض کرد : ما این واقعه) را شنیده ایم و شناخته ایم.

(ص132)

امام رضا علیه السلام - فرمود : راست گفتی ای یهودی بعد فرمود : این سفر از تورات را بخوانم تورات را نگهدار پس آیاتی از تورات را حضرت تلاوت فرمود که هوش از سر یهودی رفت و تعجب کرد متعجبانه نظر می کرد برای قرائت آن حضرت بعد رو کرد بر نصرانی و فرمود: این نصرانی آیا این سی و پنج هزار نفر مرد پیش از زمان عیسی بودند یا بعد از زمان عيسى - عليه السلام - ؟

 عرض کرد: آنها پیش از زمان عیسی بودند.

پس امام رضا - علیه السلام - فرمود : راستی قریش جمع شدند حضور رسول خدا - صلى الله عليه وآله . و درخواست کردند از آن جناب مردگان آنها را زنده کند. 

آن حضرت متوجه حضرت علی بن ابي طالب - عليه السلام - شد و فرمود : برو در (جبانة) قبرستان و با صوت بلند نامهای این گروه که آنها می خواهند بخوان ای فلاني... محمد رسول خدا صلى الله عليه وآله - میگوید برای شما «قُومُوا بِأَذْنِ اللَّهِ» برخیزید به اذن خداوند پس برخاستند در حالتی که خاک از سرشان می ریخت پس قریش رو کردند به آنها و پرسش کردند از امورشان؟ پس خبر دادند به قریش که محمد - صلى الله علیه و آله - به پیغمبری مبعوث شده است پس گفتند ما دوست می داشتیم او را درک کنیم و به او ایمان بیاوریم.

و راستی پیغمبر ماکور مادرزاد را و پیس و دیوانگان را شفا داد و با حیوانات و مرغان و پرندگان و اجنه و پریان و شیطانها سخن گفت و ما او را پرستش نکردیم و ما فضيلت هیچ کدام از اینها را انکار نمیکنیم؟ شما که عیسی را خدا می دانید چرا يسع - عليه السلام - و حزقيل - عليه السلام را خدا نمی دانید؟ برای اینکه این دو بزرگوار هم انجام دادند آنچه را عیسی علیه السلام - انجام داد از زنده کردن مردگان .

استدلال دیگر برای اثبات مطلب خود

نشنیده اید که چندین هزار نفر از قوم بنی اسرائیل از جهت ترس از طاعون از شهرهایشان فرار کردند و ترس از مردن پس خداوند همه آنها را در یک ساعت

(ص133)

هلاک کرد و اهل قریه ای که اینها در آنجا مردند غمگین شدند و دیواری بدور آنها ساختند و بودند در آنجا تا استخوانهایشان ،پوسید پس پیغمبری از پیغمبران بنی اسرائیل عبور کرد بر آنها تعجب کرد آنها همه استخوانهای پوسیده پس خداوند به او وحی کرد: آیا دوست داری آنها را برایت زنده کنم؟ تا بترسانی آنان را؟

عرض کرد : آری ای پروردگار من.

 پس وحی کرد خداوند بسوی او که آنها را بخوان آن پیغمبر ندا کرد : ای استخوانهای پوسیده برخیزید به اذن خداوند عزّ وجل؛ پس همه زنده شدند و بلند شدند، در حالی که خاک از سر خود می افشاندند.

استدلال دیگر حضرت رضا علیه السلام از ابراهیم خلیل - عليه السلام .

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : نشنیده ای ابراهیم خلیل الرحمن - عليه السلام . هنگامی که مرغان (۴) مرغ) را گرفت و آنها را پاره پاره کرد و هر جزئی را بر سر کوهی گذارد سپس آنها را صدا زد با سرعت بسویش آمدند.

(استدلال دیگر)

حضرت موسى بن عمران - عليه السلام با هفتاد نفر از اصحابش که از قوم خود برگزید و با هم به کوه طور رفتند پس آنها به موسی علیه السلام - عرض کردند : تو خداوند را دیده ای به ما نشان بده همچنانکه خودت دیده ای؟ 

پس موسی علیه السلام فرمود به آنها که من ندیده ام؟ پس آنها گفتند : ما هرگز به تو ایمان نیاوریم تا اینکه خدا را به ما آشکارا نشان دهی؟ پس آنها صاعقه آسمانی فرو گرفت آنها را و تمام آنها سوختند حضرت موسی تنها ماند؟

سپس موسی عرض کرد: پروردگارا من هفتاد نفر از بنی اسرائیل را برگزیدم و با آنها آمدیم، الآن برگردم خودم تنها چگونه مرا تصدیق خواهند کرد قوم من که آنها هلاک شدند؟ اگر میخواستی هلاک میکردی قبل از بیرون آمدن ما از میان قوم؟ آیا ما را هلاک میکنی به آنچه نابخردان ما انجام دادند؟ پس خداوند همه را زنده نمود

(ص134)

بعد از مردنشان.

 ای جاثلیق تمام اینها را که برای تو یادآوری کردم قدرت بر رد هیچ یک از آنها را نداری برای اینکه اینها در تورات و انجیل و زبور و فرقان مقصود قرآن است این کتابهای آسمانی به آنها گویا و ناطق است. پس هر کس زنده کند مرده را و شفا دهد کور مادرزاد و پیس و دیوانگان را سزاوار پرستش باشد به غیر خداوند پس تمام اینها را خداوندان خود بدان چه میگوئیای نصرانی؟ پس جاثلیق عرض کرد: سخن، سخن تو است «لا إله إلا الله» پس به اشتباه خود اعتراف نمود.

(ص135)

استدلال حضرت امام رضا علیه السلام - در نبوت خاصه

پس حضرت رضا - عليه السلام - فرمود : ای یهودی بسوی من توجه کن؟ از تو می پرسم به حق معجزات ده گانه ای که بر حضرت موسی بن عمران - عليه السلام - نازل شد آیا در تورات یافته ای که نوشته باشد خبر محمد - صلى الله عليه وآله ـ و امتش را که هرگاه امت آخرین پیروان شترسوار آمدند، همواره سبحان الله گویند پروردگار را به تسبیحی نوین در عبادتگاههای جدید مساجد) پس بنی اسرائیل به ایشان و سرزمینشان پناهنده شوند تا دلهایشان آرام گیرد چون در دست آنها شمشیرهائی است که با آنها از امتهای کافره در اطراف زمین انتقام میگیرند، آیا در تورات چنین نوشته شده است؟

رأس الجالوت عرض کرد : بلی ما هر آینه می یابیم چنین؟

پس فرمود به جاثلیق: ای نصرانی چگونه کتاب شعبا را می دانی؟

عرض کرد : حرف به حرف آن را می شناسم.

حضرت فرمود به آن دو نفر : آیا میدانید این مطلب را از کلام شعیا؟ (که فرموده است ای قوم من : من دیدم صورت آن شخصی که بر الاغ سوار است در حالی که جامه های نور پوشیده بود و دیدم آن را که بر شتر سوار است روشنی او مانند ماه فروزنده است؟

آن دو گفتند : بلی.

در انجیل میدانی که فرمود من میروم بسوی پروردگار شما و پروردگار خودم و (بارقلیطا) (محمد) می آید و اوست که براستی برای من گواهی می دهد چنانچه من برای او گواهی دادم و او است که برای شما همه چیز را تفسیر می کند و او است کسی که آشکار میکند برای شما رسوائیهای امتها را، و او است کسی که

(ص136)

ستونهای کفر را می شکند. 

پس جائلیق عرض کرد: چیزی از انجیل ذکر نکردی مگر اینکه ما به آن اقرار داریم.

پرسش حضرت رضا - علیه السلام از جاثلیق علت مفقود شدن انجیل را 

امام رضا - عليه السلام - فرمود: ای جاثلیق آیا خبر نمی دهی مرا از انجیل اول هنگامی که او را مفقود گردید نزد چه کسی یافتید آن را و چه کسی برای شما این انجیل را ساخت؟

عرض کرد : ما مفقود نکردیم انجیل را مگر یک روز و بعد از یک روز یافتیم انجیل را تر و تازه و نو و یوحنا و متی این انجیل را بیرون آوردند برای ما.

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : چقدر کم است شناخت تو نسبت به انجیل و دانشمندان انجیل پس اگر بوده باشد این طور همچنانکه تو گمان میکنی پس چرا اختلاف کردید در انجیل و چرا اختلاف در این انجیل واقع شد که امروز در دست شما است پس اگر بر عهد اول باقی بود و انجیل اول بود؟ در آن اختلافی نبود؟ ولی جریان آن را برایت میگویم :

شرح دادن حضرت رضا علیه السلام . علت مفقود شدن انجیل را 

بدانکه چون انجیل مفقود شد نصاری اجتماع کردند نزد دانشمندان خود پس گفتند برای آنها عیسی بن مریم کشته شد و ما انجیل را گم کردیم؟ و شما دانشمندان ما هستید؟ پس نزد شما چیست؟ پس ایشان پاسخ دادند الوقا و مرقابوس راستی انجیل در سینه ما است و ما سفر سفر آن را برای شما خارج میکنیم در حق هر کس که نازل شده بود شما غمگین نباشید برای انجیل شما تخلیه نکنید کنیسها را؟

پس آلوفا و مرقابوس و یوحنا و منی نشستند و این انجیل را برای شما

(ص137)

ساختند بعد از اینکه انجیل اوّل مفقود شده بود البته این چهار نفر شاگردان علمای اولین بودند و من این واقعه را برای تو اعلام نمودم؟

پس جاثلیق عرض کرد : من این قضیه را نمی دانستم و الآن به آن دانا شدم و به تحقیق بر من ظاهر شد زیادتی علم تو به انجیل و شنیدم چیزهایی از آن چه می دانید و قلبم گواهی میدهد بر حقیقت آن و طلب میکنم زیادتی در فهم را .

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : شهادت اینها نزد تو چگونه است؟

عرض کرد: جایز و مسموع است اینها دانشمندان انجیل هستند هرچه را شهادت دهند حق است. حضرت رضا علیه السلام فرمود به مأمون و کسانی که حضور داشتند از خانواده اش و از غیر ایشان گواه باشید بر او ای جاثلیق) عرض کردند : گواه و شاهد هستیم.

امام رضا - علیه السلام . به جاثلیق فرمود : ترا به حق عیسی و مادرش مریم آیا میدانی که منی گفته است عیسی فرزند داود فرزند ابراهیم فرزند اسحق فرزند یعقوب فرزند یهود فرزند حضرون است و مرقابوس گفته در نسب عیسی ابن مریم - علیه السلام - گفته عیسی کلِمَةُ الله است یعنی کلمه خداوند است که در بدن آدمی حلول کرده پس گردیده انسانی و الوقا گفته عیسی بن مریم و مادرش دو نفر انسان بودند از گوشت و خون پس داخل شد روح القدس در بین آنها، بعد تو می گوئی از گواهی عیسی بر نفس خودش این بود حقیقت میگویم برای تو ای گروه حواریون بدرستی که بالا نمی رود به آسمان مگر کسی که از آسمان فرود آید جز شتر سوار خاتم الأنبياء - صلى الله عليه وآله که او به آسمان بالا رود و فرود آید پس چه

می گوئی در این گفتار؟

جائلیق عرض کرد: این گفتار عیسی است ما منکر آن نیستیم.

حضرت رضا عليه السلام - فرمود: پس چه میگوئی در شهادت ألوقا و مرقابوس و متی بر عیسی علیه السلام و آنچه را به او نسبت دادند؟

جائليق عرض کرد: دروغ بستند بر عیسی - علیه السلام . ؟

(ص138)

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : ای گروه آیا او آنها تزکیه نکرد و شهادت داد که ایشان علمای انجیل هستند؟ و گفتارشان حق است و درست؟

پس جاثلیق عرض کرد: ای دانشمند مسلمانان دوست دارم مرا عفو فرمائید از امر ایشان.

(ص139)

محکوم شدن جاثلیق بزرگ کشیش نصاری

حضرت فرمود : معافت نمودم هر چه میخواهی بپرس ای نصرانی جائلیق عرض کرد : غیر از من بپرس به حق مسیح در دانشمندان مسلمانان مانندت نیست گمان ندارم.

احتجاج حضرت رضا علیه السلام - با بزرگ یهود رأس الجالوت 

آنگاه حضرت رضا علیه السلام - رو کرد به رأس الجالوت و فرمود تو از من می پرسی؟ یا من از تو بپرسم؟

 عرض کرد: من از تو میپرسم و دلیلی جز از تورات یا انجیل یا زبور داود یا چیزی که در صحف ابراهیم و موسی است نپذیرم؟ 

امام رضا علیه السلام - فرمود : از من حجتی قبول نکن مگر آنچه تورات به زبان موسى بن عمران با انجیل به زبان عیسی بن مریم و زبور به زبان داود گویا باشد. 

پس رأس الجالوت عرض کرد: از کجا ثابت میکنی نبوت محمد - صلى الله عليه وآله ...

 حضرت رضا - عليه السلام - فرمود : شهادت دادند بر نبوت او موسى بن عمران و عیسی بن مریم و داود خليفة الله عز وجل در زمین.

پس رأس الجالوت عرض کرد : ثابت کن قول موسى بن عمران را؟

پس حضرت رضا - علیه السلام فرمود : ای یهودی آیا می دانی که موسی وصیت کرد به بنی اسرائیل و فرمود انه سيأتيكُم نَبيُّ من اخوانكم بزودی پیغمبری از برادران شما خواهد آمد او را تصدیق کنید و به او ایمان آورید؟ و از او بشنوید؟ «۱»(تورات سفر تثنیه، باب ۱۸، آیه ۱۵.)

(ص140)

آیا برادری برای بنی اسرائیل غیر از فرزندان اسماعیل میدانی اگر خویشاوندی اسرائیل (یعقوب) را اسماعیل و نسب و قرابتی که بین آن دو از جهت حضرت ابراهیم علیه السلام است بشناسی چون یعقوب (اسرائیل) فرزند اسحق است و اسحق و اسماعیل فرزندان حضرت ابراهیم و برادرند لذا از اولاد اسماعیل تعبیر شده به برادران بنی اسرائیل). «۱»(در عیون فآمنوا به ندارد بلکه در اثبات الهدایه دارد.)

پس رأس الجالوت عرض کرد : این گفتار موسی است رد نمیکنم. 

پس حضرت فرمود : آیا از برادران بنی اسرائیل پیغمبری غیر از حضرت محمد - صلى الله عليه وآله - برای شما آمده است؟

گفت : نه.

حضرت رضا - علیه السلام - فرمود: آیا این مطلب در نزد شما ثابت نشده است؟

 عرض کرد : چرا، ولکن دوست دارم از تورات برای من ثابت کنی؟

حضرت رضا - عليه السلام - فرمود : آیا انکار دارید که تورات به شما میگوید :

نور از کوه طور سینا آمد و برای ما از کوه شاعیر درخشید و بر ما از کوه فاران پدیدار شد، (تورات سفر تثنیه باب : ۳۳ : آيه : (۲) رأس الجالوت عرض کرد : این کلمات را می شناسم ولی تفسیر آنها را نمی دانم؟

تفسیر حضرت رضا علیه السلام - تورات را برای رأس الجالوت

حضرت رضا - عليه السلام - فرمود: من ترا آگاه میکنم اما اینکه فرمود : نور از کوه طور سینا آمد این وحی خداوند عزوجل است که در کوه طور سینا بر حضرت موسى - عليه السلام نازل فرمود و برای ما از کوه ساعیر (آن) کوهی است که خداوند به حضرت عیسی در هنگامی که بر آن کوه بود وحی فرستاد و اما اینکه فرمود : و بر ما از کوه فاران پدیدار شد آن کوهی است از کوههای مکه که بین آن و مگه یک روز راه فاصله است حضرت شعیای پیغمبر فرمود بنابر آنچه تو و اصحابت در تورات

(ص141)

می گوئید؟ یعنی این عقیده شما راجع به اینکه کتاب شعيا جزء تورات است عقيدة باطلی است زیرا شعیا متأخر از حضرت موسی است) فرموده است دو سوار را دیدم که زمین برای آن دو روشن شده است یکی از آن دو بر الاغی و دیگری بر شتری سوار بود کتاب شعیا باب ۲۱ آیه : (۷) ولی در ترجمه خیانت کرده و به غلط عبارت را ترجمه کردند کیست آنکه بر الاغ سوار بوده و کیست آنکه شترسوار بوده است؟

رأس الجالوت عرض کرد: آن دو را نمیشناسم و مرا از آن دو آگاه کن.

 حضرت فرمود: آنکه بر الاغ سوار بوده حضرت عیسی علیه السلام - است و آنکه بر شتر سوار بوده حضرت محمد صلى الله عليه وآله - آیا این مطلب را از تورات انکار داری؟  عرض کرد : منکرش نیستم. 

سپس حضرت رضا - علیه السلام - فرمود : آیا حیقوق پیغمبر را می شناسی؟

عرض کرد : بلی او را می شناسم.

فرمود : او گفته است و کتاب شما آن را بیان میکند که خداوند بیانی از کوه فاران آورد، آسمانها از تسبیح احمد و امتش پر شد سپاه او در دریا حمله میکند. چنانچه در خشکی حمله کنند؟ برای ما کتاب تازه ای می آورد بعد از خرابی بيت المقدس و مقصودش به آن کتاب قرآن است آیا این را می شناسی و به وی ایمان داری؟ رأس الجالوت گفت این مطلب را حیقوق نبی فرموده و گفتارش را منکر نیستم.

حضرت رضا - عليه السلام فرمود: حضرت داود در زبورش فرموده و تو آن را می خوانی خدایا آن کس را «اللَّهُم أَبْعَثْ مُقِيمَ السُنَةَ بعد الفترة» که بعد از نبودن پیغمبر و اندراس (دین سنت را بپا می دارد برانگیز آیا غیر از حضرت محمد صلی الله علیه و آله - پیغمبری را میشناسی که بعد از فترت سنت را بپا داشته باشد؟

رأس الجالوت گفت: این گفته حضرت داود است و منکرش نیستم ولکن مقصودش به این کلام حضرت عیسی است و ایام بعثت حضرت عیسی علیه السلام . در زمان فترت بود.

(ص142)

حضرت رضا - عليه السلام فرمود: ندانستی که حضرت عیسی با سنت مخالفت نکرد و موافق سنت تورات بود تا اینکه خداوند او را به آسمان بالا برد

در انجیل نوشته است :

« إِنَّ ابْنَ البَرَّةِ ذاهِبٌ وَالبار قليطا جَاءَ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ يُخَفِفُ الْأَصْارَ وَيُفَسِّرُ لَكُم كُلِّ شَيْءٍ وَيَشْهَدُ لي كما شَهِدتُ لَهُ أَنَا جِئتُكُم بِالْأَمْثَالِ وَهُوَ يَأْتِيكُم بِالتَّاوِيلِ».

 پسر زن نیکوکار عیسی است روان است میرود و بار قلیطا بعد از او می آید و بارهای سنگین را سبک میکند و همه چیز را برای شما تفسیر میکند، و برای من گواهی میدهد چنانچه من برای او گواهی دادم من برای شما مثلها آوردم و او برای شما تأویل می آورد آیا ایمان داری به اینها که در انجیل است؟

عرض کرد: آری پس حضرت رضا - عليه السلام - فرمود :

(ص143)

از اثبات نبوت موسی علیه السلام - اثبات نبوت پیغمبر خاتم - صلى الله عليه وآله - نمود ای رأس الجالوت از تو می پرسم از پیغمبرت موسی بن عمران - عليه السلام . ؟

عرض کرد: بفرمائید؟

فرمود: چه دلیل داری بر اثبات نبوت حضرت موسى - عليه السلام .؟

 آن یهودی گفت : موسی معجزه ای آورد که هیچ یک از پیغمبران قبل از او نیاوردند؟

حضرت رضا فرمود : مانند چه معجزه ای؟

عرض کرد مثل شکافتن دریا و عصا را اژدها کردن و زدن عصا را بر سنگ و چشمه ها از آن جاری شدن و بیرون آورد ید بیضا را تماشا کنندگان و علامت ها و نشانه های دیگر که مردم از مثلش عاجزند؟

حضرت رضا علیه السلام - فرمود: راست گفتی در اینکه حجت بر نبوتش آورد هر کس ادعای پیغمبری کند سپس بیاورد چیزی که مردم قدرت بر مثل آن نداشته باشند واجب است بر شما تصدیقش؟

عرض کرد نه زیرا موسی علیه السلام - بی نظیر بود برای مقام منزلت او در نزد پروردگار و بر ما واجب نیست اقرار به نبوت هر کس ادعاء پیغمبری کند تا آنکه بیاورد نشانه هایی مثل آنچه موسی آورد؟

حضرت رضا علیه السلام فرمود چگونه به انبیاء ای که پیش از موسی علیه السلام بودند اقرار کردید؟ و حال آنکه نه دریا را شکافتند و نه دوازده چشمه از سنگ جاری کردند؟ و بیرون نیاوردند دستهای بیضادار مثل دست موسی بیضا را، و نه عصا را اژدها کردند؟

یهودی گفت که هر زمانی که بر نبوتشان آیاتی بیاورند که خلق قدرت نداشته

(ص144)

باشند مثل آن را بیاورند یا معجزه ای بیاورند که موسی نیاورده باشد واجب است تصدیق ایشان.

حضرت رضا - عليه السلام - فرمود : ای رأس الجالوت پس چه مانع شد ترا از اقرار به عیسی بن مریم و حال آنکه زنده میکرد مردگان را و شفا می داد کور مادرزاد و پیس را و از گل مانند پرنده میساخت سپس در آن می دمید به اذن خداوند متعال پرواز میکرد؟

رأس الجالوت عرض کرد میگویند چنین میکرد و ما آن را ندیده ایم؟

امام رضا - علیه السلام - فرمود: آیا آنچه موسی از آیات و معجزات آورده دیده ای و مشاهده کرده ای مگر این نیست که اخباری از موثقین اصحاب موسی به تو رسیده که موسی چنین میکرد.

عرض کرد : بلی

حضرت فرمود: پس هم چنین اخبار متواتره به شما رسیده است که عیسی بن مریم هم چنین معجزه آورده پس چگونه شما تصدیق کردید موسی را؟ و

تصدیق نمی کنید عیسی را؟ پس رأس الجالوت نتوانست پاسخ دهد.

(ص145)

محکوم شدن رأس الجالوت از پاسخ حضرت رضا - علیه السلام .

حضرت رضا علیه السلام - اثبات نمود خاتمیت حضرت محمد صلى الله عليه وآله . را

حضرت رضا - علیه السلام فرمود : هم چنین است امر نبوت محمد - صلى الله عليه وآله . و معجزه هایی که آورده و جریان هر پیغمبری که خداوند مبعوث فرموده، و از آیات حضرت محمد صلى الله عليه وآله ) پیغمبر خاتم یتیمی بود فقیر که چوپانی می کرد و آجیر میشد نه درس خوانده بود و نه مکتب رفته بود و نه معلم دیده بود.

 یتیمی که ناخوانده ابجد درست    کتابخانه هفت اقلیم شست

 بعد قرآنی آورد که در آن قرآن قصه های پیغمبران و سرگذشت و زندگانی آنان حرف به حرف از گذشتگان و آینده گان خبر داد تا روز قیامت و خبر داد از اسرار و رموز زندگانی آنها و آنچه در خانه هایشان انجام میدادند اطلاع داد و معجزات بی شماری آورد؟

رأس الجالوت عرض کرد : خبر عیسی و محمد صلى الله عليه وآله ـ نز ما صحيح نیست؟ و جایز نیست برای ما اقرار کنیم به چیزی که عيسى - عليه السلام - و محمد صلى الله عليه و آله .) درست نیست.

حضرت رضا - عليه السلام فرمود: پس شهودی که به نبوت عیسی و محمد صلى الله علیه وآله - شهادت دادند شهادت زور و دروغ بود؟

رأس الجالوت از پاسخ باز ماند. 

شاید سکوت او این باشد اگر میگفت شاهد کاذب است آن حضرت می فرمود شاهد موسی هم دروغ است و اگر میگفت شاهد صادق است مدعای آن حضرت ثابت می شد. (۱) ( عيون اخبار الرضا - عليه السلام ، ج ۱، باب ۱۳، ص ۱۳۶ - ۱۲۶ و جلد اول کتاب اثبات الهداه حر عاملی، باب ۷ فصل ۴، ص ۳۲۸ - ۳۲۱)

(ص146)

بعد حضرت رضا - عليه السلام - هر بذ اکبر را بزرگ آتش پرستان نزد خود خواند؟ و فرمود: از زردشت مرا خبر بده که گمان. میکنی پیغمبر تو است چه دلیل بر نبوتش داری؟

عرض کرد: او چیزی آورده که کسی پیش از او نیاورده است؟ و ما او را مشاهده نکردیم ولی اخباری از پیشینیان ما رسیده است که او حلال کرده برای ما چیزی را که غیر او حلال نکرده است پس ما از او پیروی کردیم .

حضرت رضا - عليه السلام - فرمود : با اخباری که به شما رسیده است پیروی کردید او را؟ عرض کرد : بلی

حضرت فرمود : سایر امتهای گذشته هم به آنها رسیده است به آنچه آوردند پیغمبران و آنچه آورده است موسی و عیسی و محمد - صلى الله عليه وآله ...

 پس چیست عذر شما در اینکه اقرار نمیکنید به ایشان و اقرار کردید به زردشت؟ از جهت اخبار متواتره به اینکه او آورده است چیزی را که غیر او نیاورده است. پس هرمز - هر بذ سخنش قطع شد و مجلس را ترک کرد. «۱»(عيون اخبار الرضا - عليه السلام -، ج ۱، باب ۱۲، ص ۱۳۶ - سوره المؤمن ، آیه ۴۵)

مرحوم صدوق در عیون اخبار الرضا نقل کرده که مأمون هر کس از متکلمین از هر مذهبی و گمراه از هر ملتی را می یافت او را به حضور امام رضا - عليه السلام - جلب می کرد برای مناظره که شاید آن حضرت از جواب بازبماند از جهت حسدی که به آن بزرگوار داشت و از مقام عالی که از دانش داشت و آن حضرت به احدی سخن نگفت که اقرار نکند به فضل او و برهان و دلیل او را قبول نکند زیرا خداوند باید کلمه خود را بلند کند و نور خود را تمام نماید و یاری کند حجت خود را و در قرآن وعده فرموده : إِنَّا لَتَنصُرُ رُسُلَنَا وَالذِينَ آمَنُوا فِي الحَيُوةِ الدُّنيا» «۲» که مقصود والذين آمنوا أئمة هدی و پیروان آنها که عارف به آنان هستند و کسانی که آنها را برابر دشمنانشان ، در دنیا و در آخرت هم یاری کنند دوستان خود را چون خداوند خلاف وعده نمی کند.

(ص147)

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی