گوهر هدایت-در باره زندگی شمس ولایت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 25-23 ) شماره‌ی 6175

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط امام با شيعيان > ارتباط امام با شيعيان > ملاقات با مردم قم

خلاصه

ابن طاووس متوفی ۶۹۳ قمری در کتاب فرحة الغری می نویسد هنگامی که مأمون عباسی حضرت رضا (ع) را به خراسان طلبید آن حضرت را از مدینه به جانب بصره حرکت دادند و از بصره به بغداد و از آنجا وارد شهر مقدس قم نمودند و در این که آن حضرت میهمان چه کسی باشد با یکدیگر نزاع میکردند زیرا هر کسی مایل بود که افتخار پذیرائی از آن بزرگوار نصیبش گردد.

متن

ورود امام رضا علیه السّلام به شهر مذهبی قم

 ابن طاووس متوفی ۶۹۳ قمری در کتاب فرحة الغری می نویسد هنگامی که مأمون عباسی حضرت رضا (ع) را به خراسان طلبید آن حضرت را از مدینه به جانب بصره حرکت دادند و از بصره به بغداد و از آنجا وارد شهر مقدس قم نمودند و در این که آن حضرت میهمان چه کسی باشد با یکدیگر نزاع میکردند زیرا هر کسی مایل بود که افتخار پذیرائی از آن بزرگوار نصیبش گردد.

حضرت فرمود: إن الناقة مأمورة اين شتر مأمور است که مرا در کدام منزل فرود آورد شتر همچنان آمد تا رسید به درب خانه شخصی و در آنجا زانو به زمین زد و صاحب خانه با خوشحالی زیادی از آن حضرت پذیرائی کرد. صاحب آن خانه شب قبل در خواب دیده بود که حضرت رضا (ع) فردا میهمان او خواهد شد. پس از ورود حضرت رضا(ع) به منزل آن شخص مكان ورود امام رضا(ع) در قم دارای مقام و قداست خاصی شد که مردم به زیارت آن مکان می آمدند و اکنون به نام مدرسه علمیه رضویه نام گذاری شده است. 

مؤلف گوید؛ این مدرسه در زمان ما نیز موجود است و مورد استفاده طلاب علوم دینی میباشد و به همان نام نیز معروف است سپس امام رضا (ع) از قم حرکت کرد و در مسیر حرکت خود در نزدیکی شاهرود به روستائی که نام فعلی آن فریومد و یا فریمد میباشد وارد شد و پس از اداء فريضه ظهر و عصر به طرف مرو حرکت نمود و در مراجعت از مرو چون به سناباد و مشهد کنونی رسید به شهادت رسید. (ترجمه انوار البهية محدث قمى صفحه ۳۵۰ تا ۳۵۱)

محدث قمی (ره) مینویسد ؛ ورود حضرت رضا (ع) به شهر قم مانند ورود رسول خدا (ص) به مدینه بوده است.

 سلمان فارسی گوید هنگامی که رسول خدا (ص) وارد شهر مدینه شد مردم مهار ناقه را گرفته و هر کسی آن حضرت را به خانه ی خودش دعوت می کرد، رسول خدا (ص) که چنین دید فرمود مهار ناقه را رها کنید او خودش مأموریت دارد هر کجا زانو به زمین بزند من به آن خانه وارد خواهم شد مردم مهار شتر را رها کردند آن حیوان وارد شهر مدینه شد و چون به درب خانه ابوایوب انصاری رسید زانو بر زمین زد و همانجا خوابید و رسول خدا (ص) میهمان ابوایوب انصاری شد در حالی که ابوایوب از تمام مردم مدینه فقیرتر بود. ( ترجمه انوار البهية صفحه ۳۵۲)

مؤلف این اوراق گوید؛ بین محدثين و مورخین اختلاف نظر است که آیا حضرت رضا (ع) وارد شهر مذهبی قم گردیده است یا نه. بعضی از نویسندگان مانند ابن طاووس و محدث قمی و دیگر بزرگان علم حدیث نوشته اند که امام رضا (ع) وارد قم شده است و مدرسه ای که در انتهای خیابان رضوی قم میباشد محل ورود حضرت رضا (ع) بوده است و بعضی دیگر از بزرگان علم حدیث مانند شیخ صدوق (ره) متوفای سال ۳۸۱ قمری معتقدند که امام رضا (ع) وارد قم نشدند بلکه آن بزرگوار را از راه بصره به اهواز و از آن جا به شیراز و از آن جا به طرف خراسان حرکت دادند به جهت این که مأمون به رجاء بن ضحاک و جلودی و همراهانش دستور داده بود که آن حضرت را وارد شهرهای شیعه نشین مانند قم و کوفه نسازند. 

مورخین نوشته اند حضرت رضا (ع) در اهواز مریض شد و نیشکر طلب نمود گفتند يا ابن رسول الله اكنون فصل نيشكر نیست و نیشکر پیدا نمیشود. حضرت فرمود اگر جستجو کنید پیدا میشود. چون جستجو کردند شکر پیدا شد و حضرت از آن استفاده فرمود و کسالتش برطرف شد. (بحار جلد ۴۹ صفحه ۱۱۶ تا ۱۱۷)

طبیبی را که برای معالجه ی آن حضرت آورده بودند سؤال کرد آیا این شخص پیامبر خدا است گفته شد که این بزرگوار پیغمبر خدا نیست بلکه وصی پیغمبر آخرالزمان است این سؤال معنی دار طبیب سبب شد که رجاء بن ضحاک دستور داد تا کاروان حضرت را هر چه زودتر حرکت دهند زیرا ترسید که مردم آن شهر پی به مقامات علمی و عظمت معنوی آن حضرت ببرند و اطراف آن بزرگوار اجتماع کنند. ( بحار جلد ۴۹ صفحه ۱۱۸)

 

مخاطب

میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی