سلطان سریر ارتزاق  ( صص 38-37 ) شماره‌ی 6112

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو

خلاصه

مرو در آن ایام از شهرهای بزرگ خراسان بود و مرکز ایالت خراسان و دار الاماره مسلمین بود و به علت اقامت مأمون در آن جا مرکز خلافت هم به شمار میرفت، فرمانها از آن شهر به همه اطراف و اکناف صادر میشد رجال سیاست از لشکری و کشوری در این جا مستقر بودند. ابن حوقل پس از اینکه مرو به دست مسلمانان گشوده شد مملکت ایران استقلال سیاسی خود را از دست داد و مسلمانان در آنجا مستقر شدند و این شهر را لشکرگاه قرار دادند و دولت بنی عباس از این شهر آشکار گردید و در خانه آل ابو النجم معیطی برای نخستین بار پارچه ها را سیاه کردند و پوشیدند.

متن

 ورود حضرت رضا ( ع ) به مرو

مرو در آن ایام از شهرهای بزرگ خراسان بود و مرکز ایالت خراسان و دار الاماره مسلمین بود و به علت اقامت مأمون در آن جا مرکز خلافت هم به شمار میرفت، فرمانها از آن شهر به همه اطراف و اکناف صادر میشد رجال سیاست از لشکری و کشوری در این جا مستقر بودند. ابن حوقل پس از اینکه مرو به دست مسلمانان گشوده شد مملکت ایران استقلال سیاسی خود را از دست داد و مسلمانان در آنجا مستقر شدند و این شهر را لشکرگاه قرار دادند و دولت بنی عباس از این شهر آشکار گردید و در خانه آل ابو النجم معیطی برای نخستین بار پارچه ها را سیاه کردند و پوشیدند.

در راه خراسان چه گذشت؟

مأمون دستور داد امام را از راه بصره و اهواز و فارس حرکت دهم و از طریق قم عبور نکنیم و فرمان داد شب و روز خودم از او محافظت نمایم تا وی را وارد مرو سازم من از مدینه تا مرو همواره با او بودم و تمام حرکات و سکنات او را تحت مراقبت داشتم به  خداوند سوگند از وی پرهیزگارتر احدی را ندیدم او همواره در یاد خداوند بود و دائما به ذکر پروردگار مشغول و در همه اوقات به ذکر اوراد و اذکار میپرداخت و بیش از همه از خداوند خائف بود در حالی که به طرف خراسان میرفتیم در هنگام حرکت به سرزمین بی آب و علفی رسیدیم تشنگی سخت همه ما را فرا گرفت و نزدیک بود خود و چهار پایان هلاک گردیم. امام ال ) فرمود بروید دنبال آب و با دست خود جایی را نشان دادند، رفتیم و آب را پیدا کردیم و همه از هلاکت و نابودی نجات یافتیم و خود و چهار پایان از آن آشامیدیم. حاكم ابو عبد الله نیشابوری گفت: هنگامی که امام رضا وارد نیشابور شدند، در محله «فور» که اکنون در نزد مردم معروف است در خانه ای که آن را پسندیده می گفتند فرود آمد. این منزل را از آن جهت پسندیده میگفتند که حضرت رضا الله آن را پسندید و در آن جا منزل کرد. هنگامی که در این خانه نزول فرمودند در گوشه ای از حیات این خانه درختی کاشتند این درخت رشد کرد و بزرگ شد و بعد از یک سال میوه داد. این درخت بعد از این مورد توجه مردم قرار گرفت و بیماران و دردمندان و علیلان و ناتوانان از هر طرف به این خانه روی می آوردند و از میوه این درخت استشفا می کردند و جماعتی از برگ این درخت بهبودی یافتند و بسیاری از علیلان شفا پیدا کردند. از نیشابور که برآمدند هنگامی که نزدیک ده سرخ» رسید گفته شد: یا ابن رسول الله آفتاب به وسط السماء رسیده آیا نماز نمی گذارید؟ حضرت از مرکب فرود آمد و فرمود برای من آب بیاورید گفتند همراه آب نداریم امام رضا ال با دست خود زمین را شکافت و از زمین آب جوشید و حضرت رضا با همراهان از آن آب وضو گرفتند و آن آب تا این زمان باقی است. 

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کار حجمی ، کار گرافیکی ، سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی