سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مسلمان شدن عمران صابی
عمران صائبی پرسید: پیش از خدا چه بود؟ امام (ع) گفت: خدا یکتا است؛ چیزی قبل از او نبود و بعد از او هم چیزی نخواهد بود. اول همه چیز است و آخر همه چیز مخلوقات را گوناگون خلق کرد و هیچ مخلوقی را توان ادراک آفریدگار نیست.» پرسید: «خداوند با چه شناخته می شود؟» آقا فرمود: «به چیزی غیر از او اسم او صفات او و مشیت او .» پرسید: «چگونه خدایی را که دیده نمیشود می پرستی؟» امام رضا (ع) در جواب سؤالی پرسید تو خودت را در آینه چگونه میبینی؟ عمران پاسخ داد: با روشنایی ای که میان چشم من و آینه است. امام (ع) فرمود: آن روشنایی را به ما نشان بده. عمران مدتی فکر کرد ولی نتوانست جوابی بدهد در همین لحظه صدای مؤذن آمد آقا برخاست و فرمود: نماز بخوانم برمیگردم و بحث را ادامه می دهیم عمران گفت: «خواهش میکنم بمانید اگر همین بحث را ادامه میدادید مسلمان میشدم.» امام (ع) فرمود: برای هیچ کاری نماز اول وقت را ترک نکن با شنیدن این سخن عمران شهادتین گفت و مسلمان شد. مدتی بعد به عنوان نماینده ی امام (ع) در بلخ منصوب شد.
توحید در آینه
عمران صائبی پرسید: پیش از خدا چه بود؟ امام (ع) گفت: خدا یکتا است؛ چیزی قبل از او نبود و بعد از او هم چیزی نخواهد بود. اول همه چیز است و آخر همه چیز مخلوقات را گوناگون خلق کرد و هیچ مخلوقی را توان ادراک آفریدگار نیست.» پرسید: «خداوند با چه شناخته می شود؟» آقا فرمود: «به چیزی غیر از او اسم او صفات او و مشیت او .» پرسید: «چگونه خدایی را که دیده نمیشود می پرستی؟» امام رضا (ع) در جواب سؤالی پرسید تو خودت را در آینه چگونه میبینی؟ عمران پاسخ داد: با روشنایی ای که میان چشم من و آینه است. امام (ع) فرمود: آن روشنایی را به ما نشان بده. عمران مدتی فکر کرد ولی نتوانست جوابی بدهد در همین لحظه صدای مؤذن آمد آقا برخاست و فرمود: نماز بخوانم برمیگردم و بحث را ادامه می دهیم عمران گفت: «خواهش میکنم بمانید اگر همین بحث را ادامه میدادید مسلمان میشدم.» امام (ع) فرمود: برای هیچ کاری نماز اول وقت را ترک نکن با شنیدن این سخن عمران شهادتین گفت و مسلمان شد. مدتی بعد به عنوان نماینده ی امام (ع) در بلخ منصوب شد.