پیشوای مهر-نگرشی نو بر ابعاد زندگانی امام هشتم(ع)  ( صص 75-74 ) شماره‌ی 5890

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > اصول مقابله روياروی (مناظره) > قبول مناظره با دشمن با خوش اخلاقی

خلاصه

مأمون در سیاست مزورانه خود علیه امام، توطئه دیگری اندیشیده بود؛ او که از عظمت مقام معنوی امام در جامعه رنج می برد، می کوشید با روبرو کردن دانشمندان با آن حضرت و به بهانه بحث و مناظره علمی و استفاده از دانش دگراندیشان شکستی بر آن گرامی وارد سازد تا شاید بدین وسیله از محبوبیت ایشان در جامعه بکاهد و امام را در نظر مردم بی مایه و بی مقدار سازد. اما این خدعه و مکر مأمون نتیجه ای جز افزایش عظمت امام و شرمساری مأمون نداشت و آفتاب دانش الهی امام در مجالس علمی چنان میدرخشید که مأمون را هر بار در آتش حسد کورتر می ساخت.

متن

امام در عرصه بحث و مناظره

مأمون در سیاست مزورانه خود علیه امام، توطئه دیگری اندیشیده بود؛ او که از عظمت مقام معنوی امام در جامعه رنج می برد، می کوشید با روبرو کردن دانشمندان با آن حضرت و به بهانه بحث و مناظره علمی و استفاده از دانش دگراندیشان شکستی بر آن گرامی وارد سازد تا شاید بدین وسیله از محبوبیت ایشان در جامعه بکاهد و امام را در نظر مردم بی مایه و بی مقدار سازد. اما این خدعه و مکر مأمون نتیجه ای جز افزایش عظمت امام و شرمساری مأمون نداشت و آفتاب دانش الهی امام در مجالس علمی چنان میدرخشید که مأمون را هر بار در آتش حسد کورتر می ساخت.

مأمون از متکلمان گروههای مختلف و گمراهان، افرادی را دعوت کرد و به جهت رش رشک بردن و حسد ورزیدن بر امام، دوست داشت که آنان بر امام غلبه کنند.

نوفلی می گوید: 

مأمون عباسی به «فضل بن سهل فرمان داد سران مذاهب گوناگون

همچون «جاثلیق» رییس اسقفان مسیحی، رأس الجالوت» [رييس علمای یهود بزرگان صابئین فرشته پرستان یا ستاره پرستان یا کسانی که به نبوت و شریعتی ایمان نداشتند، هربز اکبر» معرب «هر بد» (در بعضی نسخ مثل کتاب زندگانی امام هشتم هربز (هرمز) هم آمده است.) است و به خادم آتشکده و قاضی گبران و آتش پرستان گفته می شود، نسطاس رومی پزشک رومی] و متکلمان کسانی که در علم عقاید مهارت داشتند را جمع کند و «فضل» هم ایشان را گرد آورد.

مأمون به وسیله «یاسر»، متصدی امور امام رضا علیه السلام ، از امام خواست در صورت تمایل با سران مذاهب سخن بگویند و امام پاسخ دادند: فردا خواهم آمد.

چون یاسر بازگشت امام به من فرمودند ای نوفلی تو عراقی هستی و عراقی هوشیار است؛ از این که مأمون مشرکان و صاحبان عقاید را گرد آورده است چه می فهمی؟

گفتم فدایت شوم، میخواهد شما را بیازماید و میزان دانشتان را بشناسد.

فرمودند: آیا می ترسی آنان دلیل مرا باطل سازند؟

گفتم نه؛ به خدا سوگند هرگز چنین بیمی ندارم و امید دارم خدا تو را بر آنان پیروز گرداند.

فرمودند: ای نوفلی دوست داری بدانی مأمون چه وقت پشیمان می شود؟

گفتم: آری.

فرمودند: آنگاه که من بر اهل تورات با توراتشان و بر اهل انجیل با انجیلشان و بر اهل زبور با زبورشان و بر صابئین با زبان عبری خودشان بر هر بدان با زبان پارسیشان و بر رومیان با زبان خودشان و بر اصحاب مقالات با نعتشان استدلال کنم و آنگاه که هر دسته ای را محکوم کردم و دلیلشان را باطل ساختم و دست از عقیده و گفتار خود کشیدند و به گفتار من گراییدند مأمون در می یابد مسندی که بر آن تکیه کرده است، حق او نیست و در این هنگام مأمون پشیمان می گردد. (۱ - توحید صدوق، ص ۴۲۹ [ و ] زندگی و سیمای حضرت امام علی بن موسی رضاء ، صص ۶۲ - ۶۵)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب