پیروز حقیقی  ( صص 37-36، 60 ) شماره‌ی 5714

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > قبول نکردن امام پيشنهاد وزارت را

خلاصه

غرض مامون از گرفتن بیعت برای ولی عهدی امام رضا - علیه السلام - تامین هدف هایی بود که به اجمال بیان می گردد:

متن

فصل سوم

اهداف مامون از بیعت برای ولیعهدی

غرض مامون از گرفتن بیعت برای ولی عهدی امام رضا - علیه السلام - تامین هدف هایی بود که به اجمال بیان می گردد:

۱ - کنترل امام

احساس ایمنی از خطری که همواره آن را از سوی امام رضا - علیه السلام - احساس میکرد شخصیتی نادر که نوشته های علمی اش در شرق و غرب نفوذ فراوان داشت و نزد خاص و عام به اعتراف مامون - از همه محبوب تر بود. در صورت ولی عهدی او دیگر نمی توانست مردم را به شورش یا هرگونه حرکت دیگری برضد حکومت دعوت کند. 

شخصیت امام باید تحت کنترل دقیق وی قرار گیرد، و هم از داخل و هم از خارج این کنترل بر او اعمال گردد تا آن که کم کم راه برای نابود ساختن وی به شیوه های مخصوصی هموار شود. 

به عنوان مثال یکی از انگیزه های مامون در تزویج دخترش این بود که در زندگی شخصی امام مراقبی را بگمارد که هم مورد اطمینان او باشد و هم جلب اعتماد بنماید.

افزون بر این چشمهای دیگری نیز از سوی مامون برای مراقبت امام رضا - علیه السلام - گماشته شده بودند که تمام حرکات و اعمال وی را گزارش میکردند یکی از آنها هشام بن ابراهیم را شدی بود که از نزدیکان امام به شمار میرفت و کارهایش همه به دست وی انجام می گرفت هنگامی که امام را به مرو آوردند هشام با ذوالریاستین و مامون ارتباط برقرار کرد و موقعیت ویژه ی خود را به آنان عرضه کرد مامون نیز او را به عنوان دربان امام قرار داد.

از آن پس تنها کسی می توانست امام را ملاقات کند که هشام می خواست.

در نتیجه، دوستان امام کمتر به او دسترسی پیدا می کردند ....( ۱- بحار، ج ۲۹، ص ۱۳۹ : مسند الامام الرضا، ج ۱، ص ۷۷ و ۷۸ ؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۵۳)

صص 37-36

پیروی از خط و مشی علی - علیه السلام - برای مامون و عباسیان نیز قابل تحمل نبود و آن را به زبان خود میدیدند به هر حال امام با ذکر این مطالب تفاوت فاحش میان سبک حکمرانی اهل بیت با سبک دشمنانشان را بیان می کند. 

امام همچنین این جمله را می افزاید... اگر چیزی از پیش خود آوردم یا در حکم خدا تغییر و دگرگونی در انداختم شایسته ی این مقام نبوده، خود را مستحق کیفر نموده ام و من به خدا پناه می برم از خشم او ... ایراد این جمله برای مبارزه با عقیده ی رایج در میان مردم بود که علمای ناهنجار چنین به ایشان فهمانده بودند که خلیفه یا هر حکمرانی مصون از هرگونه کیفر و بازخواستی است چه او در مقامی برتر از قانون قرار گرفته است و اگر دست به هر جرم و انحرافی بیالاید؛ کسی نباید بر او خرده بگیرد تا چه رسد به قیام بر ضد او.

امام علیه السلام با توجه به شیوه ی مامون و سایر خلفای عباسی میخواهد این معنا را به همگان تفهیم کند که فرمانروا باید پاسدار نظام و قانون باشد نه آنکه مافوق آن قرار بگیرد از این رو نباید هرگز از کیفر و بازخواست بگریزد.

آن گاه برای اعلام عدم رضایت خویش به قبول ولی عهدی و نافرجام بودن آن به صراحت چنین بیان میدارد...جفر و جامعه، خلاف آن را حکایت می کنند.... یعنی برخلاف ظاهر امر که حاکی از دستیابی من به حق امامت و خلافت میباشد من هرگز آن را دریافت نخواهم کرد.

افزون بر این امام می خواهد که با ذکر این حقیقت به رکن دوم از ارکان امامت امامان راستین اهل بیت نیز اشاره کند که عبارت است از آگاهی به امور غیبی و علوم ذاتی که خداوند تنها ایشان را بدین جهت بر دیگران امتیاز بخشیده است.

جفر و جامعه دو جلد از کتابهایی است که رسول خدا - صلى الله عليه و اله و سلم - بر امیر المومنین علی - علیه السلام - املا فرمود و او نیز آنها را به خط خود نوشته است. امامان برخی از این کتابها را به برخی از شیعیان پرارج خویش نشان داده و در موارد متعددی در احکام به آن ها استناد جسته اند.(۱- مكاتب الرسول، ج۱، از ص ۵۹ ال ۹۸ که در باره این کتابها به طور مشروح به بحث پرداخته و موارد استشهاد ائمه را به آنها بیان داشته است.)

صص 60 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی